بزرگنمايي:

دکتر اليزابت چابنر تامسون، زماني که کسب وکار تازه خود را که يک خرده فروشي و عمده فروشي لوازم درماني براي افراد تحت درمان سرطان سينه بود آغاز کرد، از سه تن از دانشجويان خود به عنوان کارآموز استفاده کرد تا کارش را به سرانجام برساند.

کارآموزها به او پيشنهاد داده بودند بدون اينکه پولي دريافت کنند و فقط براي کسب تجربه حرفه اي، با بازاريابي از طريق رسانه هاي اجتماعي به او کمک خواهند کرد.

اما به گفته تامسون، بعد از چند هفته دختران جوان کارآموز علاقه خود را به کار موقتشان از دست دادند و مرتب، بدون اينکه از قبل خبر بدهند، به مرخصي مي رفتند. نکته مهم اين بود که تامسون نمي توانست چيزي به آنها بگويد، چون حقوقي به آنها پرداخت نمي کرد و حتي اين کار مزيتي در کار دانشگاهي آنها نداشت.

تامسون با افزودن اين نکته که اگر در همان شروع کار زمان بيشتري براي نظارت بر کار اين کارآموزان اختصاص مي داد، آنها تمايل بيشتري به کار کردن پيدا مي کردند، مي گويد: «من براي به سرانجام رساندن کارم به شدت به آنها وابسته شده بودم. اما نمي توانستم درخواست مهمي از آنها داشته باشم.»

آيا شما هم برنامه ريزي کرده ايد که براي بنگاه جديدتان چند دانشجو را به عنوان کارآموز به کار بگيريد؟ اگر تازه کارتان را شروع کرده ايد يا بودجه محدودي براي استخدام کارمندان مجرب داريد، اين ساده ترين کاري است که مي توانيد انجام دهيد. کارآموزها معمولا تمايل دارند در ازاي دريافت مبلغي بسيار کم يا حتي بدون دستمزد، براي گذراندن دوره اي از کار عملي دانشگاه يا فرصتي براي اعتبار بخشيدن به رزومه خود، کار کنند.

اما همان طور که دکتر تامسون کشف کرد، اگر کارآموزها هيچ مزايايي دريافت نکنند يا به طور ضعيفي مديريت شوند، انگيزه خود را براي انجام کامل کار از دست مي دهند. تامسون اکنون در حال برنامه ريزي يک طرح سازمان دهي شده براي به کارگيري کارآموزان است.

هنگام تهيه طرح به کارگيري کارآموز، قوانين کار کشورتان را هم در نظر داشته باشيد. همچنين طرح را طوري تنظيم کنيد که فقط به نفع کسب وکار شما نباشد، بلکه براي آن کارآموز هم مزايايي داشته باشد.

بيلي ون ژورا، تعدادي کارآموز را در شرکت مشاوره بيمه خود به کار گرفته و به آنها در مورد نحوه اداره عمليات بازاريابي، از ابتدا تا انتها آموزش مي دهد. اين کارآموزان ساعتي 10 دلار دستمزد دريافت مي کنند و اگر لازم باشد براي تنظيم قراردادي به مسافرت بروند، هفته اي 25 دلار مبلغ اضافي به آنها پرداخت مي شود. ون ژورا مي گويد که در ابتدا وظايفي را به کارآموزان خود محول مي کرد که در موفقيت کسب وکار او نقش حياتي نداشتند. «به همين دليل، آنها اجازه اشتباه کردن و شکست خوردن را داشتند. اکنون دو برابر مبلغي که به آنها مي پردازم، درآمد دارم و آنها هم به دانش خود اضافه مي کنند.»

ون ژورا بلافاصله پس از تاسيس شرکتش شروع به استخدام کارآموز از دانشکده هاي محلي کرد. او اشاره مي کند در حالي که صنعت بيمه به رکود داشتن شهرت يافته، او توانسته دانشجويان با استعدادي را به کار گيرد. اين افراد در انتخاب مشتري، ساعات و محل کار خود آزادند.

اوليويا پرکينز، مدير يک شرکت بازاريابي تازه تاسيس مي گويد، هنگام ارزيابي افرادي که داوطلب کارآموزي هستند، چندان به دانشگاهي که در آن درس خوانده اند اهميت ندهيد. پرکينز اخيرا دو کارآموز را به کار گرفته که يکي از آنها فارغ التحصيل «آيوي ليگ» (از معروف ترين گروه هاي دانشگاهي جهان) بود و ديگري فارغ التحصيل يک دانشگاه معمولي، اما جالب بود که دومي عملکرد بهتري داشت. پرکينز مي گويد «کارآموزي که در يک دانشگاه معمولي درس خوانده بود، ايده هاي خلاقانه بيشتري داشت و نقش او در پيشبرد امور بسيار تاثيرگذار بود، در حالي که کارآموز ديگر که سوابق تحصيلي بهتري داشت، به کمک کاري بيشتري احتياج داشت و باز هم نمي توانست کارها را به طور کامل پيش ببرد.»

نکته ديگري که کارآفرينان در استفاده از کارآموزان بر آن تاکيد دارند اين است که از کارآموز مجازي استفاده نکنيد. ديويد سيمنيک، از موسسين برند زيبايي و بهداشتي سوپ باکس مي گويد: وقتي کسب وکار آنها تازه تاسيس شده بود، پنج دانشجوي کارآموز را به کار گرفت تا از راه دور براي شرکت کار کنند، چون شرکت توانايي مالي نداشت تا فضاي کاري به آنها اختصاص دهد.

سيمنيک و شرکايش تصور مي کردند که با استفاده از تکنولوژي هاي آنلاين مانند اسکايپ و Hangout گوگل مي توانند بر حوزه هايي مانند روابط عمومي و توسعه کسب وکار نظارت داشته باشند. اما اين تنظيمات به سرعت به هم ريخت. «ما به اين نتيجه رسيديم که هماهنگ سازي جلسات و رفع اشکالات فني، نسبت به شرايط عادي زمان بيشتري را تلف مي کند.»