بزرگنمايي:

بازاريابي سياسي - اصول اساسي برندسازي در قرن بيست و يکم
اختلالات ناشي از انقلاب فناوري و بحران‌هاي به وجود آمده با وجود رسانه‌هاي اجتماعي، باعث شده که برندها به دنبال ايجاد و يا اصلاح هويت برند خود باشند. اين روزها برندسازي يا برندينگ تفاوت‌هاي بسياري با سال‌هاي قبل دارد.
در اين مقاله به اصول اساسي برندينگ در قرن بيست‌ويکم، عصر اطلاعات و اينترنت مي‌پردازيم.
توجه به خواسته‌ها و بازخوردهاي مشتري
هنري فورد جمله‌ي بسيار جالبي دارد، او مي‌گويد:
اگر ما از مردم مي‌پرسيديم که چه چيزي مي‌خواهند؟ مطمئنا آن‌ها نمي‌گفتند ماشين! بلکه مي‌گفتند ما اسب‌هاي سريع‌تري مي‌خواهيم.
اعتماد به مشتريان و بازخوردهاي آنان نقش اساسي در برندسازي دارد، اما بازخوردهاي مشتريان فقط علايم را نشان مي‌دهد نه بيماري اصلي.
در واقع، شايد مشتريان قادر به مشخص کردن دقيق چيزي که مي‌خواهند نباشند، اما اطلاعات کافي را در اختيار شما قرار مي‌دهند.
ساخت هويت برند با داشتن يک هدف واضح
اکثر سازمان‌ها ماه‌ها براي تنظيم استراتژي ماموريت و چشم‌انداز خود زمان مي‌گذارند. چشم‌اندازها و استراتژي‌هايي که توسط کارکنان ناديده گرفته مي‌شوند. در واقع سازمان‌ها بيانيه ماموريت و چشم‌انداز صحيحي طراحي نمي‌کنند.
بيانيه‌ي هدف موثر و واقعي دليل شما براي انجام کسب‌وکارتان را معرفي مي‌کند.
علاوه بر اين، يک قاعده‌ي روشن براي يکپارچگي فعاليت‌هاي کارکنان‌تان فراهم مي‌آورد.
به عبارت ساده‌تر، بيانيه ماموريت و چشم‌انداز شما بايد دلايل الهام‌بخشي به شما براي انجام کارتان(فراتر از پول) را معرفي کند و نيروي محرکه‌ي تصميمات استراتژيک، سرمايه‌گذاري‌ها و ديگر مسائل مهم‌تان باشد.
برجسته کردن ارزش‌هاي اساسي سازمان جهت برندسازي
ناکامي‌‎هاي هويتي بزرگ‌ترين مشکل برندهاي امروزي است.
به عنوان مثال، يک برند هويت خود را عدالت‌محوري قرار مي‌دهد.
در واقع بيان مي‌کند که من طرفدار عدالت اجتماعي هستم.
بنابراين افراد بسياري دوست خواهند داشت از اين برند خريد کنند، چون اين عمل نشان مي‌دهد که او نيز طرفدار و حامي عدالت محوري در جامعه است.
ساخت يک پيام واضح و مشخص
پيام برند در واقع سبک ارتباطات سازمان است که بايد شخصيت و موقعيت برند را انعکاس دهد و هماهنگي برند را در تمامي کانال‌هاي ارتباطي نشان دهد.
پيام برند از طريق تبليغات، روابط عمومي، خدمات به مشتري، ارتباطات داخلي و … منتشر مي‌شود.
سازمان‌ها بايد دقت کنند، پيام‌شان در تمامي اين کانال‌ها يکپارچه و ملموس باشد.
در سال‌هاي اخير، شرکت‌ها تلاش کرده‌اند ارتباطات خود را يکپارچه کنند، اما کانال‌هاي ارتباطي موجود در اينترنت زياد بود و بسياري از شرکت‌ها با مشکل مواجه شدند. به عنوان يک برند موفق در قرن بيست‌ويکم بايد قادر باشيد تا براي تمامي کانال‌هاي اجتماعي هم‌چون ايميل، اينستاگرام، لينکدين و … استراتژي مشخصي طراحي کنيد تا پيام برند شما از تمامي کانال‌‌ها يکسان باشد.
از آن‌جايي که در عصر ديجيتال پيام‌ها سريع‌تر منتقل مي‌شوند، اهميت پيام برند بيش از پيش نمايان مي‎‌شود.
پيام برند شما بايد:
واضح باشدقابل اعتماد باشدحمايتي باشدتفکر رو به جلو داشته باشدتوجه به اين موارد در کنار توجه به ارزش‌هاي سازمان مي‌تواند يک پيام بسيار قدرتمند ارائه کند.
در برندسازي فرهنگ از استراتژي پيشي گرفته است
برندهايي که بتوانند مجموعه‌اي از ارزش‌ها را به صورت عميق و حقيقي دربرگيرند، رشد خواهند کرد.
ايجاد چنين باوري تنها به آن‌چه که شما انجام مي‌دهيد بستگي ندارد، بلکه به آن‌چه که انجام مي‌دهيد وابسته است.
مهم‌ترين ارزش و فرهنگ براي شرکت شما بايد مشتري مداري و توجه به مشتري باشد.
فرهنگ بايد در تمامي سطوح سازمان به اجرا درآيد.
نتيجه‌گيري
برندسازي موفق در قرن بيست‌ويکم آسان نيست. ظهور رسانه‌هاي اجتماعي باعث شده که انتقادات بسياري به سمت برندهايي نامناسب ارائه شود. بنابراين برندها بايد به سمت هويت‌هاي شفاف و معتبرتر پيش بروند. رسانه‌هاي اجتماعي و عصر اينترنت همانند شمشير دولبه هستند و همان‌طور که مي‌توانند مزاياي بسياري براي برندها فراهم آورند، ممکن است منجر به نابودي آن‌ها نيز شوند.
منبع: hubspot