بزرگنمايي:

نوآوري و تحول دو روي يک سکه اند و هرکدام فرآيندهاي داخلي متفاوت ومجزايي دارند ودر بسياري از مواقع نوآوري وتحول نياز به مهارت هاي رهبري متفاوتي براي عملي شدن دارند.

نوآوري عالي است ولي بسياري از مواقع کافي نيست و هميشه بايد يک سوال را در ذهن داشته باشيد وآن اين است:

آيا شما قهرمان بلامنازع تحول نيز هستيد؟

شايد نوآوري وافراد مبتکر نقش بسيار مهمي در طول عمر يک محصول يا خدمت داشته باشند اما ايجاد تحول حاصل از آن نوآوري بخشي از ماجراست که کمتر به آن توجه شده است. نوآوري در صورتي که به تحول منجر نشود به بي علاقگي منجر خواهد شد که بوسه مرگي بر نوآروي هاي آينده خواهد بود.

عملي کردن يک ايده نوآورانه فرايندي نيست که بتوانيد به يک باره آن را يادبگيريدوبه کاربگيريد.اين کار درواقع يک تغييرمداوم در توانايي ها، مهارت ها، رفتارها وايده هايي است که درحال رشدوتغييراند،دقيقا همانند افراد و سازمان هايي که از محصول شما استفاده ميکنند و دائما رشد ميکنند و تغيير جزء جدايي ناپذير آنهاست.

با اين وجود هنوز هم سازمانهايي وجود دارند که وقتي مي بينند فرآيندهاي ايستايي که در محيط هاي پويا به کار ميگيرند با مشکل مواجه مي شوند، متعجب مي شوندوکاري جزشکايت ندارند.اين ها همان سازمانهايي هستند که سازگاري کمي با محيط دارند وقطعا به نتيجه مطلوب نخواهند رسيد.

امروزه فرايندهاي نوآوري شما بايد با فرايندهاي يک سال، دوسال وحتي 5 سال پيش متفاوت باشد چرا که امروزه هدف فرايندهاي نوآوري عملي کردن اهداف استراتژيک سازمان است. فرآيند نوآوري سازمان نقشه راهي است که رابطه شما را باشرکاءوسهامداران سازمانتان که فقط به دنبال نتيجه هستند تنظيم ميکند بنابراين اين فرايند بايد بااستراتژي ها و اهداف متغيير سازمان در هماهنگي کامل باشد.

پنج نکته اي که براي نوآوري هاي اثربخش بايد در نظرداشته باشيد.

1. مطمئن باشيد فرآيند نوآوري که طراحي کرده ايد واقعا براي کسب وکارتان اهميت دارد.

براي بسياري از سازمانها ممکن است فرايندهاي نوآوري مختلفي تعريف شود که هرکدام براي هدف خاصي در نظر گرفته شده باشند مانندفرايندهاي توسعه تکنولوژي،توسعه محصول جديد،توليد محصول با ريسک کمترو…….

براي اينکه بهترين نتيجه را داشته باشيدبايد خطوط اصلي پروژه خودتان را بررسي کنيد،براي اينکار تمام پروژه هاي جاري شرکتتان را ليست کنيد وآنها رابراساس ميزان ريسک(ريسک بالا،ريسک متوسط،ريسک کم)ويا براساس نوع پروژه(تکنولوژي جديد،محصول جديد،خدمت جديد،ارتقاء) طبقه بندي کنيد.

پروژه هاي جاري در شرکتتان ممکن است ترکيبي از طبقه بندي هاي بالا باشد ولي هميشه سعي کنيد نوآوري را براي با اهميت ترين آنها به کار ببريد.

2.از افرادي که درگيرفرايند نوآوري هستند در مورد موثر بودن فرايند نظرخواهي کنيد.

به نظرات همه گروهها وشرکاي دخيل در فرايند گوش دهيد ودر مورد نظرات مخالف با نکته سنجي تحقيق کنيد چراکه فقط با نکته سنجي است که مي توانيد در برابر نظرات مخالف که بعضا فقط به علت مقاومت در برابر تغيير بيان مي شوند پايداري کنيد.

مواظب باشيد اظهارنظرهاي منفي شما را در اقدامات نوآورانه تان که مطمئن هستيد تغييرات مهمي براي سازمانتان به همراه خواهد داشت دلسرد نکند.

براي انجام نظرسنجي هاي خود سعي کنيد از يک گروه خارج ازسازمان که بي طرف باشد کمک بگيريد،اين کار در همکاري بيشتر افراد دخيل در نوآوري موثر خواهد بود.

3.نوآوري هايتان را محک بزنيد وبه بهترين شکل اجرا کنيد.

دانش اعتماد به نفس است وبراي صاحبان فرايندها بهبود مستمر همان اعتماد به نفس است.

وقتي با حقايق مشکلات و راه حل آنها آشنا باشيد به راحتي خواهيد توانست تحولات اثربخشي ايجاد کنيد.

به ياد داشته باشيد که هرتغيير وتحولي خوب نيست ،تغييري که عملکرد رابهبودنبخشد در واقع استفاده ضعيف از منابع است.هميشه قبل ازاجراي طرح نوآورانه خود از وقوع نتايج موردانتظار اطمينان حاصل کنيد.

4. تجديد نظرهاي حين اجراي فرايند را جدي بگيريد.

تيم اجرايي را تشويق کنيد تا در بين هريک از مراحل اصلي فرايند مکث هاي کوتاهي داشته باشند تا ازآنها بازخورد بگيريد. خيلي وقتا اجراکنندگان نوآوري “بي کله ” ميتازند واين اصلا خوب نيست.

افرادي که نوآوري را اجرا مي کنند خيلي از اوقات با بازبيني هاي مهم واساسي مي توانند بهبود هاي چشم گيري در بازدهي فرايند داشته باشند.

بهترين روش براي بازبيني واصلاح فرايند وپروژه هاي نوآورانه اين است که يک فرد باتجربه(ترجيحا رهبر پروژه نباشد) اين کار را پيش ببرد وسوالات کليدي را مطرح کند تا جلسه بازبيني نتيجه بخش تر باشد.

5.ناسازگاري ومشکلات فرايند نوآوري را سريعا رفع کنيد.

براي اينکه يک محصول جديد از مرحله ايده ذهني به يک محصول واقعي تبديل شود فرآيند پيچيده اي پيش رو دارد.در اين فرايند تصميم گيرنده ها وتکنسين هاي زيادي درگيرند که سعي همه بر اين است که فرايند را در يک بازه زماني محدود به انجام برسانند.در اين شرايط طبيعي است که تعارضات زيادي بين اعضاي درگير در فرايند به وجود بيايد.

در اين ميان بزرگترين مشکل مي تواند اين باشد که مهره هاي اصلي درگير در فرايند بر سرنگرش به کليت فرايند اختلاف داشته باشند.اين مشکل بهره وري وهماهنگي لازم را از بين خواهد برد و بايد سريعا مديريت شود  تا رفع گردد.

بهترين و موثرترين روش براي مديريت اين نوع اختلافات استفاده از حقايق و واقعيت هاست.سعي کنيد فرايند نوآوري خود را با استفاده از معيارهاي درون صنعتي ومعيارهاي جهاني محک بزنيد وارزيابي کنيد.

نتايج اين ارزيابي را به اعضاي گروه ارائه کنيد،نظراتشان را بشنويد وبگذاريد بحث کنند،مطمئن باشيد هيچ کس جرات نخواهد کرد در مقابل حقايق و واقعيت ها مقاومت کند.

مهم نيست که شما از قبل عوامل اصلي دخيل در تغيير وتحول ونوآوري را شناسايي کرده باشيد. سعي کنيد لحظه اي عمل کردن را ياد بگيريد وهر وقت فرصتي پيش آمد سريع از آن در جهت تحول استفاده کنيد. هميشه يادتان باشد فرصت هاي خوب خودشان را در قالب شکايت مشتريان يا کارمندان بروز مي دهند. معمولا مديران وساير افراد دخيل در فرايند فکر ميکنند شکايت ها حمله به توانايي هاي شخصي وعملکرد آنهاست.

پس وقتي شکايت ها شروع مي شوند بايد به فکر نوآوري باشيد