سیاست و بازاریابی
گيک ها، پديده نوين دنياي کسب وکار
شنبه 7 ارديبهشت 1392 - 4:47:13 PM

گيک (Geek) به کسي گفته مي شود که علاقه و مهارت زيادي در کار با رايانه و فناوري هاي جديد داشته باشد. گيک ها افرادي هستند که از روش هاي خلاقانه براي حل مسائل روزمره استفاده مي کنند.

نيويورک تايمز مطلب بسيار جالبي از کار اين افراد در افزايش بهره وري در فرآيند هاي مختلف شهر نيويورک منتشر کرده است. بسياري از ايده هاي مطرح شده در اين مقاله، مي توانند در شهرهاي بزرگ ايران اجرا شوند.

سازمان حفاظت از محيط زيست در شهر نيويورک بالاخره تصميم گرفت تا جلوي رستوران هايي را که بر خلاف قانون پسماند روغن خود را در شبکه فاضلاب شهر سرازير مي کردند، بگيرد. چراکه به گزارش اين سازمان اين روغن چسبناک دليل بيش از نيمي از گرفتگي هاي لوله هاي شبکه فاضلاب شهر است. منتها سوال مهم اين بود: چگونه رستوران هاي خاطي را پيدا کنيم؟

راه حل قديمي اين بود که سازمان حفاظت از محيط زيست بازرسين خود را به صورت اتفاقي به رستوران هاي اطراف محل گرفتگي لوله ها بفرستد، به اين اميد که شايد بخت يارشان باشد و بتوانند مچ يکي از کارکنان خاطي رستوران ها را در حال ريختن روغن در فاضلاب و ارتکاب به جرم بگيرند.

اما اکنون، در دفتر سياست گذاري و برنامه ريزي استراتژيک شهر، لشکري از گيک هاي مدني در اتاقک هاي کوچک و به هم ريخته خود در ساختمان شهرداري مشغول به کارند. اين لشکر مشغول زير و رو کردن داده هايي هستند که کميسيون نظارت بر کسب وکار در اختيار آنها قرار داده است. يکي از وظايف اين کميسيون حصول اطمينان از اين موضوع است که همه رستوران هاي شهر از خدمات شرکت هاي مخصوص بازيافت پسماند روغن استفاده مي کنند.

با کمي محاسبات ساده و مقايسه موقعيت جغرافيايي رستوران هايي که از خدمات شرکت هاي يازيافت پسماند روغن استفاده نمي کردند با مختصات محل گرفتگي لوله هاي فاضلاب، اين گروه داده پرداز ليستي از رستوران هايي که با احتمال بالا خطاکار بودند را تهيه کرد. نتيجه: بيش از 95 درصد رستوران هايي که از طريق داده کاوي به عنوان مظنون معرفي شده بودند، واقعا خطاکار بودند و مشکل گرفتگي لوله ها ناشي از دفع غيرقانوني روغن در فاضلاب شهر فقط با استفاده از داده هايي که در دسترس عموم بودند و حل شد.

داده، يا به قول تحليلگران کمي، داده هاي بزرگ [Big Data]، دقيقا همان چيزي است که شرکت هاي تحليلگر به دنبال آن بودند. اين شرکت ها به خوبي درک کرده اند که پاسخ بسياري از مشکلات بزرگ آنان، در داده هاي پردازش نشده اي نهفته است که مدت ها در شبکه هاي سازمان دست نخورده باقيمانده است. به عنوان مثال، کمپاني گوگل چند سال پيش، با پردازش بيش از 50 ميليون از پرکاربرد ترين عباراتي که آمريکاييان در اينترنت جست وجو کرده بودند و مقايسه آن با آمار دولتي بهداشت، سعي داشت که محل بعدي رخداد اپيدمي ويروس آنفلوآنزاي H1N1 را پيش بيني کند.

شهرداري، اين روش تحليلي جديد را به ساختار فوق العاده بزرگ و پيچيده نيويورک آورده است. با هزينه اندکي در حدود 1 ميليون دلار، در زماني که کاهش هزينه ها در همه ساختارهاي دولتي آمريکا اجتناب ناپذير شده و افزايش بهره وري بيش از پيش اهميت پيدا کرده است. شهرداري نيويورک، با استفاده از قدرت کامپيوتر ها و خلاقيت اين لشکر گيک ها توانسته است ضريب موفقيت در کشف مغازه هايي که سيگار قاچاق مي فروشند را دوبرابر کند، سرعت تميز کردن خيابان ها از درخت هايي که در اثر طوفان سندي شکسته شده بودند را افزايش دهد و به مميزان و به کار شناسان ساختمان [مترجم: کساني هستند که هنگام فروش خانه و برخي اوقات اجاره، سلامت آن را براي خريدار يا مستاجر کنترل مي کنند] با شناسايي ساختمان هايي که احتمال وقوع آتش سوزي در آنها بيشتر است، در بهينه کردن کارشان کمک کند.

مايکل فلاورز، سرپرست اين گروه مي گويد: «به نظرم بيراه نيست اگر ما را آچار فرانسه و حلال مشکلات بناميد، کاري که ما انجام مي دهيم، اين است که حجم عظيمي از داده ها را پردازش مي کنيم و با استفاده از آن راه هايي براي انجام فرآيندهاي مختلف با بهره وري بالا تر ارائه مي دهيم.»

او در اين مورد مي گويد: «ما بالاخره متوجه شديم که داده هايي که در اختيار داريم، ارزش فوق العاده اي دارد. ما داده هاي خود را براي بررسي دلايل آنچه قبلا رخ داده است تحليل کرده بوديم و نتايج خوبي گرفته بوديم، به همين دليل بود که تصميم گرفتيم از اين داده ها براي پيش بيني آينده استفاده کنيم و سعي کنيم بفهميم که چه اتفاقي قرار است در آينده بيفتد.»

دو هفته پيش، اين تيم مشغول کار روي پروژه «بهينه سازي فرآيند واکنش به بلاياي طبيعي» مثل طوفان سندي بود. افراد اين پروژه مشغول بررسي داده هاي جمع آوري شده از سازمان آب، برق و گاز نيويورک و تطابق آن با ديگر داده هاي شهري هستند تا بتوانند روشي به منظور تشخيص فوري قطع آب، برق و گاز در ساختمان هاي شهر نيويورک ابداع کنند.

آنچه که شهر نيويورک از 8 ميليون ساکنانش مي داند، به طرز گيج کننده اي زياد است. در پايگاه هاي داده اين شهر اطلاعات مربوط به تمام سيستم هاي گرمايشي و حتي آب پاش هاي ساختمان ها، وضعيت مالياتي آنها، تعداد سکته هاي قلبي و حوادث آتش سوزي که در هر ساختمان اتفاق افتاده است و اينکه آيا ساکنين آنها شکايتي از سر و صداي عمليات ساختماني از همسايه هاي خود داشته اند، وجود دارد.

علاوه بر اين، داده هاي ديگري در مواردي همچون عادات رفت و آمد شهروندان، نمره امتحان هاي فرزندان آنها در مدرسه و کسب وکار آنها جمع آوري شده است.

اگر يک پارکومتر در روبه روي يک آپارتمان خاص وجود داشته باشد، شهرداري نيويورک دقيقا مي داند که در هر روز خاص چند اتومبيل جلوي آن پارک شده است.علاوه بر اين، تعداد و معادل دلاري برگ جريمه هايي که در آن محل صادر شده است و همچنين هويت افرادي که آن جريمه ها را دريافت کرده اند براي شهرداري نيويورک مشخص است. آقاي فلاورز مي گويد که ارتباط عميق و پيچيده اي بين دولت و شهروندان نيويورک وجود دارد. اين ارتباط درون حجم عظيمي از داده مخفي شده است.

در هر روز، چيزي در حدود يک ترابايت داده خام در دفتر کار لشکر گيک ها پردازش مي شود. اولين مرحله از اين پردازش، تبديل اين داده ها به شکلي قابل فهم است، به بيان ديگر، اين گروه بايد اين حجم داده ها را به زباني قابل فهم براي دستگاه عريض و طويل اداري شهرداري نيويورک ارائه دهند. آقاي فين بلت در اين مورد مي گويد: داده ها براي شما داستان مهيجي تعريف خواهند کرد، به شرطي که بتوانيد آن را ترغيب به سخن گفتن کنيد.

http://www.PoliticalMarketing.ir/fa/News/95/گيک-ها،-پديده-نوين-دنياي-کسب-وکار
بستن   چاپ