سیاست و بازاریابی
ابزاري قوي براي الهام بخشيدن به همکاران
چهارشنبه 4 ارديبهشت 1392 - 3:42:42 PM

تاکنون چندبار مسحور يک داستان خوب شده ايد؟ يک دقيقه به آن فکر کنيد، احتمالا اغلب آن داستان در ذهن شما بوده است. تا به حال چندبار رمان جذاب را شروع کرده و تا زماني که آن را تمام نکرده ايد، زمين نگذاشته ايد؟ چند بار از شنيدن داستان زندگي يک شخص موفق تحت تاثير قرار گرفته ايد؟ يا پس از خواندن يک مقاله در مورد موضوعي تغيير نظر داده ايد؟

شکي وجود ندارد داستان ها مي توانند فکر، احساس و عمل را تغيير دهند.به ويژه رهبران تيم ها مي توانند از طريق قدرت يک داستان خوب براي نفوذ و ايجاد انگيزه در تيمشان براي رسيدن به اهداف جديد استفاده کنند.

يک داستان مي تواند از مرحله فکر تا عمل براي افراد الهام بخشي کند. داستان مي تواند افسانه اي در ذهن يک فرهنگ بسازد وآن را به قدرتي براي شکستن موانع تبديل کند. داستان مي تواند تصاويري در ذهن ما ايجاد کند که حقايق سرد و سخت قادر به چنين کاري نيستند.

داستان ها مي توانند ابزار بسيار قدرتمندي براي رهبري سازمان باشند. رهبران بزرگ به اين امر واقف هستند. امروز بسياري از مديران ارشد اجرايي از داستان براي نشان دادن اهداف و فروش نظراتشان استفاده مي کنند. آيا شما نيز مي خواهيد فردي انگيزاننده باشيد؟ اگراين چنين است، بايد ياد بگيريد چگونه يک داستان خوب تعريف کنيد. اما چگونه؟
انواع داستان

ياد بگيريد چه داستاني را در چه موقعيتي تعريف کنيد؟ شش نوع داستان اصلي وجود دارد که شما مي توانيد در محل کارتان از آنها استفاده کنيد:

1.داستان «من چه کسي هستم؟»: زماني که شما رهبري يک گروه را آغاز مي کنيد، اعضاي گروه قضاوت هاي مختلفي نسبت به شما دارند. آنها ممکن است بدون شناخت کافي، در مورد شما اظهار نظر کنند. در آغاز رهبري يک گروه با گفتن اين داستان، مي توانيد هرآنچه به شما انگيزه مي دهد براي اعضاي گروه تعريف کنيد. اين کار مي تواند ديوارهاي بين شما و اعضاي گروه را بشکند و به افراد گروه بگوييد شما عضوي از آن هستيد.

در داستاني که مي گوييد بعضي از اشتباهاتي که شخصا مرتکب شده ايد براي اعضاي گروه بيان کنيد؛ چرا که با اين کار اعتماد اعضاي تيم نسبت به شما بيشتر مي شود و اين کار شما را به آنها نزديک تر مي کند؛ زيرا آنها متوجه مي شوند که شما نيز يک انسان معمولي هستيد (فقط مطمئن شويد که خطاهاي کوچک رامطرح مي کنيد!)

2. داستان «چرا من اينجا هستم؟» اين داستان خيلي شبيه داستان «من چه کسي هستم» است. هدف اين داستان جايگزيني اعتماد به جاي شک داشتن به ديگران است و به گروه کمک مي کند تا بدانند شما برنامه مخفي نداريد و نشانه صادق بودن شما در گروه و دادن اين اطمينان به اعضا است که تمام تلاش خود را براي رسيدن به اهداف گروه، صرف مي کنيد.

3. داستان «آموزنده»: آموزش با شرح و تصوير با استفاده از داستان، يکي از بهترين روش هاي آموزشي است. نمونه اي بهتر از افسانه «چوپان دروغگو» وجود ندارد. در اين داستان به خوبي تاثير دروغ براي شنونده مشخص مي شود.

4. داستان «چشم انداز»: اين داستان ها باعث الهام بخشي و افزايش اميد در گروه شما مي شود. به ويژه زماني که هر از گاهي، اعضاي گروه نياز به يادآوري دليل انجام کارهايشان و وظايشان در گروه دارند.

اين داستان ها، به طور خاص براي افزايش انگيزه و بالا بردن روحيه گروه کاربرد دارد. داستاني پيدا کنيد که هدف نهايي گروه و اينکه چرا هر فرد براي رسيدن به اين هدف مهم است يادآوري کند. گفتن اين داستان تنها از عمق قلب و احساس شما تاثيرگذار خواهد بود.

5. داستان «نشان دادن ارزش ها با عمل»: وقتي کلمه «يکپارچگي» را مي شنويد به چه فکر مي کنيد؟ صداقت؟ انجام کار درست براي دليلي درست؟

ارزش هاي فردي در افراد متفاوت است. اگر شما مي خواهيد ارزشي مشترک را براي گروه خود تعريف کنيد، سعي کنيد با تعريف يک داستان نشان دهيد که اين ارزش چه معنايي دارد. براي مثال اگر«احترام به مشتري» براي شما يک ارزش است، سعي کنيد در غالب يک داستان دقيقا مفهوم آن را بيان کنيد.

6.داستان«من مي دانم شما به چه فکر مي کنيد»: دنياي کسب وکار، دنياي چانه زني هاي مکرر است. در نتيجه نقل اين نوع داستان ها، شما مي توانيد اعتراض اشخاص را تشخيص دهيد و دليل اينکه چرا در شرايط فعلي قابل انجام نيست، ارائه کنيد.

در هنگام گفتن اين داستان ها اين پيشنهادها را به خاطر بسپاريد:

صادق باشيد: بهترين داستان گويان از ته قلبشان صحبت مي کنند. بنابراين سعي نکنيد به شکل جعلي خود را احساساتي نشان دهيد؛ چون شنونده شما باهوش است و تعريف داستان شما نتيجه اي معکوس به شما خواهد داد.

به مخاطبان توجه داشته باشيد: بعضي از داستان ها بيش از حد طولاني و خسته کننده هستند. سعي کنيد خلاصه و مفيد داستان گويي کنيد.

تمرين کنيد: قبل از داستان گويي حتما تمرين کنيد. اين تمرين مي تواند جلوي آينه يا دوربين ويدئويي باشد، اين روش کمک مي کند تا آماده تر در مقابل شنوندگان قرار بگيريد.

تجربه ايجاد کنيد: براي ارائه داستان فقط گوينده کلامي نباشيد، از ديگر حواس هم استفاده کنيد. نمايش يک تصوير، پخش يک موسيقي در حين داستان گويي تجربه جديدي براي شنونده ايجاد مي کند و مي تواند تاثيرگذاري داستان گويي را چند برابر کند.

داستان گويي در کسب وکار را از همين حالا تجربه کنيد!

http://www.PoliticalMarketing.ir/fa/News/75/ابزاري-قوي-براي-الهام-بخشيدن-به-همکاران
بستن   چاپ