سیاست و
بازاریابی - زیمنس یکی از قدیمیترین برندهای صنعت آلمان است که با بیش از 170 سال سابقه، تاریخچهای درخشان در نوآوری و مهندسی در سطح جهانی دارد.
زیمنس ( Siemens AG) شرکت آلمانی چندمنظورهای است که مرکز مدیریتی آن در برلین و مونیخ واقع شده است. این شرکت، با توجه به شعبههای متعدد فعالیت، بزرگترین شرکت ساختوتولید و صنعت اروپا است. تاریخچهی فعالیت زیمنس قدمتی 170 ساله دارد که در بازههای مختلف، تاثیرات این شرکت بزرگ را بر فناوریهای انقلابی تاریخ و تجاریسازی آنها مشاهده میکنیم. زیمنس در حال حاضر در حوزههای صنعت، انرژی، سلامت و زیرساخت و صنایع شهری فعالیت میکند. این شرکت آلمانی در حوزهی سلامت و ساخت و فروش تجهیزات پزشکی یکی از فرمانروایان بازار است. 12 درصد از درآمد زیمنس از این بخش تامین میشود و دومین واحد پرسود آنها پس از اتوماسیون صنعتی است. مقالههای مرتبط:
ساخت قدرتمندترین موتور برقی هواپیما توسط زیمنس زیمنس در اتوبانهای آلمان، بزرگراه برقی میسازد
زیمنس عضو شاخص سهام Euro Stoxx 50 است. این شرکت بههمراه زیرمجموعههای متعدد خود در حال حاضر حدود 372 هزار کارمند در سرتاسر جهان دارد. تاریخچهی غنی این شرکت باعث شده تا در وبسایت آن، محتوایی مفید و با جزئیات کامل از این تاریخ 170 ساله منتشر شود. زیمنس یک موسسهی اختصاصی برای بخش تاریخچهی خود تاسیس کرده است. تاریخچهی تاسیس
شرکت زیمنس در سال 1847 و توسط ورنر فون زیمنس و پس از طراحی یک پوینتر تلگراف توسط او تاسیس شد. این مخترع 30 ساله در آن زمان با اختراع خود قصد داشت تا تلگراف الکتریکی ساخته شده توسط چارلز ویتستون و ویلیام فاثرگیل کوک را بهبود ببخشد. جورج هالسکه ، همکار زیمنس در طراحی این تلگراف بود و این دو با همکاری هم، شرکت تولید تلگراف Telegraphen-Bauanstalt von Siemens & Halsk را برای طراحی بهتر و ساخت تلگرافهای جدید تاسیس کردند. این شرکت در 12 اکتبر سال 1847 با 10 نفر نیرو کار خود را شروع کرد.
پوینتر تلگراف، اولین اختراع زیمنس در سال 1848، این شرکت جوان قراردادی برای توسعهی اولین خط تلگراف فاصلهی زیاد را در اروپا امضا کرد. این خط تلگراف قرار بود بهصورت زیرزمینی و از برلین تا فرانکفورت اجرا شود. این پروژه در فوریهی سال 1849 و پس از 670 کیلومتر کابلکشی به پایان رسید. اولین استفادهی قابل توجه از این خط تلگراف، پس از انتخاب شدن فردریش ویلهم چهارم به فرمانروایی آلمان بود. خبر این انتصاب از پارلمان فرانکفورت تا برلین در یک ساعت مخابره شد. شرکت زیمنس در سال 1847 با نام Siemens & Halske تاسیس شد
در سال 1853، اولین قرارداد خارجی شرکت زیمنس و هالسکه امضا شد. دولت روسیه، قراردادی برای اجرای خط تلگراف از ورشو تا پروس را با این شرکت امضا کرد. پس از اجرای این پروژه، قراردادهای بعدی نیز بهمرور بهسمت شرکت سرازیر شدند. شرکت زیمنس و هالسکه برای اجرای بهتر قراردادها یک مرکز تولیدی را در سنپترزبورگ تاسیس کردند که توسط کارل فون زیمنس برادر کوچکتر ورنر
مدیریت میشد. این مرکز، بهسرعت فرآیند ساخت و اجرای طرح 9 هزار کیلموتری خط تلگراف روسیه را شروع کرد. دو سال بعد، قرارداد تعمیر و نگهداری خطوط تلگراف روسیه نیز به همین شرکت آلمانی واگذار شد.
نقشهی خط تلگراف روسیه در سال 1855، مرکز تولیدی سنپترزبورگ به یک زیرمجموعهی مستقل تبدیل شد. کارل نیز بهخاطر تلاشهایش در توسعهی شرکت، بهعنوان مدیر این زیرمجموعه انتخاب شد. موفقیت در روسیه، سرعت رشد این شرکت آلمانی واقع در برلین را بیش از پیش کرد. تا سال 1856، شرکت زیمنس و هالسکه، 330 کارمند داشت. دو سوم این کارمندان در روسیه مشغول به کار بودند. در آن سالها، نرخ صادرات این شرکت به 80 درصد رسیده بود. اولین پروژهی بینالمللی، پیادهسازی خط تلگراف روسیه بود
زیمنس و هالسکه از همان سالهای ابتدایی، علاقه به گسترش فعالیتهای بینالمللی را نشان دادند. تنها سه سال پس از تاسیس شرکت، دفتر فروش آنها در انگلستان تاسیس شد. ویلیام زیمنس ، برادر کوچکتر موسس شرکت بهعنوان مدیر این دفتر کار میکرد. در سال 1858، دفتر لندن بهیک شرکت مستقل و زیرمجموعهی شرکت اصلی تبدیل شد. فعالیت اصلی زیرمجموعهی لندن برای سالهای طولانی روی
بازاریابی و فروش کابلهای زیردریا متمرکز بود. پس از مدتی و برای استقلال از تامینکنندههای انگلیسی کابل، شرکت زیمنس در سال 1863 مرکز تولیدی مستقل خود را در وولویچ در نزدیکی لندن تاسیس کرد.
کارخانهی زیمنس در وولویچ، لندن نکتهی قابل توجه در مورد فعالیت سالهای ابتدایی زیمنس این است که آنها برنامهی اشتراک سود با کارمندان را از سال 1858 شروع کردهاند. این حرکت، نشاندهندهی اهمیت انگیزهی نیروی کار حتی 150 سال پیش در صنعت مهندسی آلمان است. از سال 1866 نیز مدیران از طریق امتیازهای سهامی از موفقیتهای شرکت سود میبردند.
کارگاه شرکت زیمنس و هالسکه در سال 1897 مهندسی ولتاژ بالا و حضور جدی جهانی
ورنر فون زیمنس در سال 1866 مهمترین تاثیر خود را در تاریخ مهندسی برق ثبت کرد. او با پیروی از تحقیقات و تجربههای مایکل فارادی، اصول ساخت دینام را فراگرفت و اولین ماشین دینام را بهعنوان اولین نسل از ژنراتورهای بزرگ امروزی تولید کرد. زیمنس برخلاف دیگر محققانی که در سرتاسر جهان، درگیر طراحی این دستگاه بودند، بهسرعت به ارزش اقتصادی آن پی برد و در اولین اقدام، در سال 1867 پتنت آن و حق تجاریسازی ماشین دینام را به نام خود ثبت کرد.
طرح پتنت ماشین دینام امکان تولید انبوه ماشین دینام سرانجام پس از 10 سال تحقیق و توسعه در سال 1875 ایجاد شد. رونمایی از این محصول، شروع عصری جدید را در صنعت برق نوید میداد. در واقع توانایی تولید و توزیع انرژی الکتریکی در مقیاسهای بزرگ، شتابی زیاد به صنعت برق جهان داد. پس از این اتفاق، مهندسی ولتاژ بالا حضور جدیتری در صنایع پیدا کرد. اولین استفادهها از این فناوری، به تامین روشنایی و فناوری درایورها (تبدیل انرژی الکتریکی به مکانیکی) اختصاص داشت. ویلای زیمنس در شارلوتنبرگ در اول مارس سال 1879 به اولین ملک شخصی آلمان تبدیل شد که با انرژی برق روشن میشود. اتفاق مهم بعدی، یک هفته بعد و در جریان نمایشگاه تجاری برلین رخ داد. شرکت زیمنس و هالسکه در این نمایشگاه از اولین خط ریلی الکتریکی رونمایی کردند. خط ریلی آنها اولین در نوع خود بود که توسط یک منبع تغذیهی الکتریکی خارجی، تغذیه میشد. خط راهآهن تمام الکتریکی، از نوآوریهای زیمنس بوده است
در کنار توسعهی فعالیتهای مهندسی و اختراع در حوزهی برق، ساخت و پیادهسازی خطوط تلگراف نیز به قوت خود باقی بود. شرکت آلمانی در سال 1868 در یک پروژهی عظیم مالی، فناورانه و لجستیکی شرکت کرد. پروژهای که با هدف پیادهسازی خط تلگراف بین اروپا و هند اجرا میشد. اجرای این پروژه، نیازمند مذاکرات متعددی بود که حضور بینالمللی برادران زیمنس به پیشرفت آن کمک شایانی کرد. ویلیام، مذاکرات لندن را پیگیری میکرد، ورنر در برلین و کارل نیز در سنپترزبورگ فعال بودند و والتر نیز برای پیشرفت پروژه در منطقهی ایران، به تهران آمد.
نقشهی خط تلگراف اروپا تا هند در مورد اولین سالهای فعالیت زیمنس در ایران، ارنست هولتزر نقشی اساسی داشته است. او در سال 1864 و برای آموزش مهندسان تلگراف ایرانی به کشور سفر کرد و فعالیت آموزشی خود را در دارالفنون پی گرفت. او
مدیریت پیادهسازی خطوط تلگراف از کاشان تا اصفهان و از اصفهان تا آباده را نیز بر عهده داشت. با کمک او، ایران صاحب اولین خطوط تلگراف داخلی شد. پیادهسازی خط تلگراف اروپا تا هند توسط شرکتی با نام Indo-European Telegraph Company
مدیریت میشد. این خط از مرز پروس-روسیه تا تهران پیادهسازی شد و برای ارتباط لندن تا آن مرز نیز از همان خطوط قبلی استفاده شد. در نهایت این خط تلگراف در آوریل سال 1870 آماده شد و از آن بهبعد برای پیامرسانی بین لندن و کلکته، بهجای 30 روز تنها 28 دقیقه زمان نیاز بود. در نهایت اجرای این پروژهی عظیم، اعتبار برادران زیمنس را در سطح جهانی بیش از پیش کرد. شرکت آلمانی در ایران و دانشگاه دارالفنون به تربیت کارشناس پرداخته است
اولین فعالیتهای اجتماعی و بشردوستانهی شرکت زیمنس، از سال 1872 شروع شد. ورنر در سالگرد 25 سالگی شرکت خود، تاسیس بنیادی برای حمایت از یتیمان و بیوههای شرکت را اعلام کرد. اعضای کارگری این کارخانه از آن زمان یک مقرری بر اساس سابقهی کاری خود دریافت میکردند. شرکتهای بسیار کمی در آن سالها این خدمات را ارائه میکردند. این خدمات باعث میشد تا کارمندان و کارگران حرفهای و باسابقهی زیمنس، به ماندن در این شرکت بیش از پیش علاقهمند شوند.
کارگران زیمنس در کنار دستگاه کنترل حضور و غیاب این تلاشهای شرکت زیمنس در آن سالها اهداف دیگری هم داشت. آنها در تلاش بودند تا تاسیس کارخانههای قطعهسازی خود را نیز تسهیل کرده و از همه مهمتر، با جریانهای سوسیال دموکراتی که با هدف تاثیرگذاری روی کارگران به راه افتاده بود، مقابله کنند. حرکت بعدی در حمایت از کارگران، در سال 1873 و با کاهش ساعت کاری به 9 ساعت انجام شد. در سال 1891، نیم ساعت دیگر از این زمان کاسته شد و در حالی که کارگران اکثر کارخانههای جهان، روزانه 10 ساعت کار میکردند، کارمندان زیمنس 8.5 ساعت در محل کار حاضر میشدند. هدف بعدی، شکستن انحصار خطوط تلگراف زیر دریا بود
از اتفاقات مهم دیگر در دههی 1870 در تاریخچهی زیمنس، میتوان ورود به صنعت کابلکشی بین قارهای را نام برد. کارل فون زیمنس در سالهای ابتدایی این دهه اصرار داشت که شرکت، به صنعت پیادهسازی کابلهای زیر دریا وارد شود و از سود سرشار این بازار استفاده کند. در آن زمان، سه خط تلگراف بین اروپا و آمریکا کشیده شده بود. این خطوط، در انحصار کامل امپراطوری بریتانیا و جان پندر بودند. برادران زیمنس برای شکست این انحصار، شرکت خود را با نام Direct United States Cable در سال 1873 تاسیس کردند. فعالیت بین قارهای و اقیانوسی زیمنس در سال 1874 شروع شد و کابل تلگراف از ایرلند به سمت سواحل آمریکای شمالی و از طریق جزیرهی نیوفاندلند کشیده شد. کشتی عملیاتی این پروژه، فارادی نام داشت. اجرای این پروژه چالشهای زیادی داشت و در مواقع متعدد بهخاطر دلایل گوناگون از جمله پارگی کابل، حادثه و محاسبات اشتباه و حتی خرابکاریهای عمدی، به تعویق افتاد.
کشتی فارادی متعلق به شرکت زیمنس در پروژهی کابلکشی بین اقیانوسی در سپتامبر سال 1875، خط تلگراف مذکور شروع به کار کرد. کیفیت بالای ارتباط این خط، پروژههای بزرگ بعدی را به سمت آلمانیها سرازیر کرد. تا پایان قرن 19 میلادی، زیمنس مجری 9 خط از 16 خط بین اقیانوسی جهان بود. اولین تغییرات مدیریتی
ورنر فون زیمنس در سال 1890 در سن 74 سالگی از
مدیریت اجرایی شرکت استعفا داد. برادر کوچکتر او یعنی کارل و پسرانش، آرنولد و ویلهلم مسئول
مدیریت این شرکت در حال رشد شدند. ورنر فون زیمنس دو سال بعد در 6 دسامبر سال 1892 و چند روز پیش از تولد 76 سالگی از دنیا رفت. در زمان مرگ موسس زیمنس، شرکت او 20 میلیون مارک درآمد و 6500 کارمند داشت که 4775 نفر از آنها در آلمان فعالیت میکردند. در آن سالها دیگر مفهوم مهندسی برق و زیمنس با هم ترکیب شده بودند.
یکی از مراکز تولیدی زیمنس در برلین، 1880 در میانههای دههی 1890، شرکت زیمنس و هالسکه قراردادی برای ساخت نیروگاه برقی در آفریقای جنوبی امضا کردند. این قرارداد با شرکت لندنی Rand Central electric Works امضا شد. این نیروگاه برقی در براکپان آفریقای جنوبی ساخته شد و برق مورد نیاز معادن طلا در دیوارهی ویتوارزرند در ترنسوال تا ژوهانسبورگ را در مسیری 40 کیلومتری تامین میکرد. این نیروگاه برقی پس از سه سال کار و در سال 1897 برق سه فاز را با استفاده از بزرگترین ژنراتورهای برقی آن زمان، تامین کرد. خطوط فشار قوی، این برق تولیدی را به دست مصرفکنندههای نهایی میرساندند. پس از مدتی، منطقهی براکپان توسعه پیدا کرده و مصرف برق در آن افزایش یافت. بههمین دلیل، شعبهی آفریقای جنوبی شرکت، قراردادهای متعدد دیگری را امضا کرد. در سال 1898 این شعبه به زیرمجموعهای مستقل به نام Siemens Limited Johannesburg تغییر نام داد.
اتاق تولید قطعات نیروگاه برقی براکپان ادغام و شراکتهای بزرگ
سالهای پایانی قرن 19 با رشد اقتصادی شدید در آلمان همراه بود. صنعت ولتاژ بالا شاهد حضور شرکتهای بزرگی بود که با هدف شکست دادن شرکت خانوادگی زیمنس و هالسکه پا به میدان میگذاشتند. کارل زیمنس بارها اصرار کرده بود که شرکت باید به صورت سهامی اداره شود تا منابع مالی برای بقا در این رقابت شدید، به آنها تزریق شود. بههرحال، ورنر با این نظریه مخالف بود و اصرار داشت که شرکت بهصورت خانوادگی اداره شود. در سال 1897 و پنج سال پس از مرگ ورنر، شرکت زیمنس و هالسکه به ساختار سهامی تغییر یافت تا سرمایهی لازم را برای رقابت شدید ایجاد شده، کسب کند. در ابتدا سهام عمدهی شرکت در دستان همان خانواده بود و روش کار نیز در ابتدا، مانع هر تاثیر خارجی قابل توجه میشد.
اولین سهام عرضه شدهی شرکت زیمنس و هالسکه سیگموند شوکرت یکی از کارآفرینان آلمانی قرن 19 بود که در سال 1873 شرکتی با محوریت مهندسی دقیق را در شهر نورنبرگ تاسیس کرد. نام شرکت او، Elektrizitäts-Aktiengesellschaft vorm. Schuckert & Co یا EAG بود. شرکت او در صنعت تجهیزات برقی جریان بالا پیشگام بود. تا سال 1900 این شرکت موفق به اجرای 120 نیروگاه برقی در اروپا شده بود.
مرکز تولید سیمپیچ در نورنبرگ با شروع قرن بیستم، پروژههای سنگین و رقابت شدید در این صنعت باعث شد تا شرکت شوکرت با بحران مالی مواجه شود. در این میان، شرکت زیمنس و هالسکه در برنامهی ادغام خود، با EAG ادغام شد. این ادغام در سال 1903 انجام شد و بخش جریان بالای زیمنس و شرکت شوکرت، شرکت جدید Siemens-Schuckertwerke GmbH را تشکیل دادند. از آن سال به بعد، فعالیتهای زیمنس در دو شاخهی اصلی پیگیری شدند. شرکت زیمنس و هالسکه کسبوکار ولتاژ پایین را پیگری میکرد و شرکت جدید زیمنس و شوکرتورک در بازار سیستمهای ولتاژ بالا فعال بود. متمرکز کردن تحقیق و توسعه
زیمنس یکی از معدود شرکتهای آن زمان با آزمایشگاه مرکزی بود
هریک از شعبههای شرکت زیمنس در شروع قرن بیستم، واحدهای تحقیق و آزمایش محلی داشتند و به صورت مستقل فعالیت میکردند. در سال 1905 با هدف بهبود وضعیت تحقیق و توسعه و محکمتر کردن جای پای شرکت در نوآوری و فناوریهای نوظهور، آزمایشگاه مرکزی زیمنس تاسیس شد. ورنر بولتون یک شیمیدان بود که
مدیریت آزمایشگاه را در دست گرفت. این آزمایشگاه، امروز بهعنوان بهعنوان پایهی تاریخی دپارتمان تحقیقاتی Corporate Technology زیمنس شناخته میشود.
اولین مرکز تحقیقاتی و آزمایشگاهی زیمنس پس از مرگ بولتون در سال 1912، هانس گاردین بهعنوان مدیر آزمایشگاه فیزیک و شیمی شرکت انتخاب شد. او برنامهای متمرکز برای ادامه دادن توسعهی فعالیتهای تحقیقاتی شرکت تدوین کرد. او در برنامهی خود، طرح تاسیس ساختمانی متشکل از 7 آزمایشگاه را لحاظ کرده بود. هر یک از این آزمایشگاهها نیز تجهیزات تجربی اختصاصی خود را داشتند. در برنامهی او، تحقیقات اصلی در آزمایشگاه مرکزی پیگیری میشدند تا از روندهای روزانهی فروش و تولید به دور باشند و سودهای کوتاهمدت نیز روی آنها تاثیری نداشته باشد. در بهار سال 1914، تیم مدیریتی طرح گاردین را قبول کرد و جشن افتتاح آزمایشگاه مرکزی جدید نیز در سال 1916 برگزار شد. در کنار گسترش فعالیتهای تحقیق و توسعه، بهبود مراکز تولیدی نیز در دستور کار مدیران زیمنس قرار داشت. آنها از سال 1885 و با گسترش فعالیتها در صنعت ولتاژ بالا، با مشکل کمبود فضا در مراکز تولیدی روبرو بودند و توانایی گشترش فضا در شهر برلین را نیز نداشتند.
نمایی از شهر صنعتی زیمنس - 1910 در سال 1897، شرکت زیمنس و هارلسکه زمینی بزرگ را در شمال غربی برلین خریداری کرد. در سالهای بعدی زمینهای اطراف نیز به مرور به این بخش اضافه شدند. در سال 1914، مرکزی با نام Siemensstadt (بهمعنای شهر زیمنس) در این منطقه تاسیس شد. زیمنس در این منطقه علاوه بر ساخت مراکز تولیدی، منازل و مراکز اقامتی و زیرساختهای شهری را نیز توسعه داد. جنگ جهانی اول
با شروع جنگ جهانی اول، زیمنس نیز مانند بسیاری از شرکتهای صنعتی مجبور به تولید سلاح شد. با وجود دشواری تغییر کاربری و کمبود مواد اولیه، شرکت مهندسی برق آن زمان، به مرکز تولید جنگافزار تبدیل شد. در نتیجهی این تغییر و بهخاطر مشکلات حملونقل و صادرات، درآمد زیمنس در بخشهای ساختوساز و بازارهای خارجی نیز کاهش پیدا کرد. ساخت ادوات جنگی به اجبار به صنعتگران آلمانی تحمیل شد
شرکت زیمنس در سالهای جنگ علاوه بر تولید محصولات مرتبط با مهندسی برق نظامی مانند نورافکن، تجهیزات برقی ناوهای جنگی و تجهیزات تلگراف و تلفن، محصولات صنایع دیگر را نیز تولید میکرد. از این میان میتوان به فیوز نارنجک، قطعات اسلحههای سنگین و موتورهای احتراقی هواپیما و خودروهای زرهی اشاره کرد.
تولید هواپیما در کارخانهی نورنبرگ زیمنس در آن سالها در صنعت هوافضا نیز فعال بود و اولین هواپیمای خود را در سال 1909 تولید کرد. پس از سال 1914، آنها توسعهی هواپیما و موتور آن را گسترش داده و با توسعه یک موتور حرفهای، بهرهوری موتورهای هواپیما را با نسبت بالایی افزایش دادند. تا پایان جنگ جهانی اول، بخش هواپیمایی زیمنس بهقدری پیشرفته بود که هواپیماهایی با 6 موتور تولید میکرد. با پایان یافتن جنگ جهانی، چالشهای زیمنس بار دیگر خود را نشان دادند. آنها باید با اقتصاد جدید پس از جنگ هماهنگ میشدند و بار دیگر بازارهای جهانی خود را پیدا میکردند. جنگ جهانی و معاهدهی ورسای تاثیر عمیقی روی کسبوکار زیمنس داشت. شرکت حدود 40 درصد از سرمایهی خود را بههمراه تقریبا تمامی پتنتهای بینالمللی از دست داد.
شرکتهای باقیمانده از زیمنس پس از جنگ جهانی اول شرایط شرکت با از دست دادن بسیاری از زیرمجموعهها و دفاتر فروش بینالمللی بدتر از قبل شد. مدیران شرکت با تغییر ساختارهای داخلی و استفاده از تولید انبوه ماشینی، به این چالشها پاسخ دادند. در این مسیر، بسیاری از فعالیتهای تولیدی و فرآیندهای شرکتی به سمت افزایش بهرهوری حرکت کردند. کارل فریدریش فون زیمنس در سال 1918 به
مدیریت این شرکت رسید و تمرکز کل زیمنس، زیرمجموعههای بینالمللی آن و شرکتهای ادغام شده را به مهندسی برق معطوف کرد. آنها در این مسیر، پوشش دادن تمامی زمینههای کاربردی این صنعت را نیز در برنامه داشتند و به همین دلیل، در میانههای دههی 1920، بار دگیر زیمنس در بین پنج شرکت بزرگ مهندسی برق در جهان قرار گرفت. تاسیس شرکت تولید لامپ OSRAM
در یکم جولای سال 1919، شرکتهای AEG و زیمنس و هالسکه و Deutsche Gasglühlicht، شرکتی با نام OSRAM تاسیس کردند که با تمرکز بر تولید لامپهای رشتهای فعالیت میکرد. زیمنس 40 درصد از سهام این شرکت را در اختیار داشت. این ادغام بزرگ بهخاطر اثرات جنگ جهانی روی کسبوکار این شرکتهای آلمانی انجام شد. در واقع آنها به این نتیجه رسیدند که تولید ارزان و افزایش رقابت با شرکتهای خارجی، تنها از طریق ادغام بزرگترین تولیدکنندگان لامپهای رشتهای امکانپذیر است.
کارخانهی تولید لامپ OSRAM این شرکت جدید با یکپارچه کردن فرآیندهای تولید، ترکیب فرآیندهای انفرادی شرکتهای درگیر و استفادهی بهینه از ماشینآلات، افزایش زیادی را در بهرهوری تولید لامپ ایجاد کرد. در سال 1924، شرکت OSRAM یک قرارداد بینالمللی ساخت لامپ رشتهای امضا کرد که طی آن، سهم مناسبی از بازار جهانی را تصاحب کرد. بهعلاوه، این شرکت دفاتر فروش خود را در سرتاسر جهان تاسیس کرد و در دههی 1930 به یکی از بزرگترین تولیدکنندگان لامپهای رشتهای در جهان تبدیل شد. آنها تنها در آلمان، 70 درصد از بازار را در اختیار داشتند. ورود به صنعت تلفن و مخابرات
خطوط تلفن از سال 1881 فعالیت خود را در برلین شروع کردند. تماس با مقاصد راه دور نیز تا سال 1900 ممکن شده بود اما هنوز دامنهی تحت پوشش این تماسها به حدود 35 کیلومتر محدود بود. زیمنس با شروع قرن بیستم و با تلاشهای مرکز تحقیقاتی خود و فیزیکدان مشهور مایکل پوپین ، برای ورود به صنعت مخابرات و تماسهای از راه دور آماده شد. زیمنس یکی از پیشگامان خطوط تلفن راه دور در اروپا بوده است
در آن سالها اکثر خطوط تلفن آلمان بالای زمین بودند و طوفان سال 1909 بهراحتی این خطوط را در شمال کشور قطع کرد. پس از این حادثه، شرکت پست آلمان تصمیم گرفت تا خطوط تلفن را بهصورت زیرزمینی اجرا کند. در سال 1912 اولین پروژهی جدی زیمنس و هالسکه در این زمینه شروع شد و آنها خط تلفنی را از استان شرفی براندنبرگ به مرکز صنعتی راینلایند پیاده کردند. در دههی 1920، توسعهی اکثر خطوط تلفن آلمان و اتصال آن به خطوط بینالمللی توسط زیمنس انجام شدو در سال 1937، حدود 1.1 میلیارد تماس تلفنی در شبکهی مخابرات اروپا برقرار شد.
پیادهسازی خط تلفن راینلاند ورود به ژاپن و آمریکا
یکی از اولین مقاصد جدید زیمنس پس از جنگ جهانی اول، آسیای شرقی بود که با تفاهمنامهای میان این شرکت و شرکت Furukawa در سال 1923 محقق شد. این شرکت که مرکز مدیریتی آن در کاوازاکی بود، Fusi Denki Seizo نام داشته و زیمنس، 30 درصد از سهام آن را در اختیار داشت. با وجود پیشرفتهای زیاد زیمنس، صنعت برق آلمان در آن سالها هنوز از پیشرفتهای جهانی عقب بود. برای بهبود این وضعیت، آنها در سال 1924 تفاهمنامهای را با شرکت آمریکایی وستینگهاوس امضا کردند تا پتنت و اطلاعات خود را ردوبدل کند. این تفاهمنامه، شروعی بر همکاری چندینسالهی آلمانیها و آمریکاییها شد.
مرکز فروش Fuzi Denki Seizo در توکیو استفاده از فناوری مونتاژ، در دههی 1930 در کارخانههای زیمنس به اوج خود رسید. آنها با استفاده از تجربههای خود در خلال سالهای جنگ، تولید مونتاژی را بهترین راه برای افزایش بهرهوری دانستند و بهمرور، تمامی کارخانههای خود را مجهز به خطوط تولید مهندسی دقیق و مونتاژ کردند.
یکی از اولین خط مونتاژهای زیمنس در برلین یکی از بزرگترین پروژههای زیمنس در آن سالها، ساخت نیروگاه برقآبی در ایرلند بود. این پروژه شامل حفاری، ساخت سد، پیادهسازی تجهیزات توربینی و اجرای پروژهی انتقال برق بود. با وجود تمام چالشها، این پروژه در مدت 4 سال اجرا شد و زیمنس، بار دیگر خود را بهعنوان بازیگری بزرگ در مقیاس جهانی معرفی کرد.
اجرای نیروگاه برقآبی در ایرلند صنعت سلامت و تصویربرداری پزشکی
شرکت Reiniger, Gebbert & Schall یا RGS یکی از بزرگترین شرکتهای آلمانی در زمینهی صنعت پزشکی بود که در سال 1886 در شهر ارلانگن تاسیس شد. این شرکت تا میانههای دههی 1920 بر بخش اعظمی از بازار آلمان و همچنین بخشهای بزرگی از بازار جهانی صنعت سلامت و خصوصا تصویربرداری اشعهی X سلطه داشت.
مرکز تجهیزات پزشکی در ارلانگن در سال 1924، زیمنس درصد بالایی از شسهام این شرکت را خریداری کرد. ورود به این صنعت برای زیمنس بسیار سودآور بود. البته بحران اقتصادی شدید جهانی در سال 1929، این بازار را نیز تحت تاثیر قرار داد. پس از مدتی، تمامی فعالیتهای این بخش به اسم شرکتی با نام Siemens-Reiniger-Werke انجام شد و تمامی فرآیندهای تولیدی نیز به شهر ارلانگن منتقل شد. شرکت SRW بهسرعت به بزرگترین شرکت تجهیزات الکتریکی پزشکی در جهان تبدیل شد. جنگ جهانی دوم و اقتصاد نازی
صنعت الکتریسیتهی آلمان، مانند صنایع دیگر از سال 1933 و با به قدرت رسیدن حزب نازی، پیشرفت زیادی را تجربه کرد. دلیل اصلی این رشد اقتصادی، افزایش سفارشهای دولتی برای تامین جنگافزار بود. در این میان زیمنس نیز بهعنوان پیشگام صنعت برق، با افزایش درآمد شدید مواجه شد که در سالهای جنگ جهانی دوم به اوج خود رسید.
چراغ جستجوی ضدهوایی ساختهی شرکت زیمنس کارل فریدریش زیمنس که در آن سالها
مدیریت شرکت را بر عهده داشت، بهطور کلی با نظام دیکتاتوری نازیها مخالف بود اما از طرفی بقای شرکت و حفظ کارگران و کارمندان نیز از وظایف او بود. در آن زمان، بخش اعظمی از اقتصاد توسط دولت کنترل میشد اما فعالان صنعتی آزادی عمل بیشتری داشتند. بهعنوان مثال زیمنس میتوانست تولیدات خود را در زمینهی جنگافزارها تنها به تولید قطعات الکتریکی محدود کند. حتی در زمان جنگ نیز تولیدات این شرکت در بخش اسلحه و مهمات محدود بود. نیروی کار اجباری در جنگ جهانی دوم به کمک زیمنس آمد
جنگ و ناامنی از یک طرف و تقاضا برای تولید از طرف دیگر، در دههی 1940 زیمنس را با کمبود نیروی انسانی مواجه کرد. این اتفاقات، باعث شد تا شرکت آلمانی برای تامین نیروی انسانی خود از نیروهای کار اجباری استفاده کند. این افراد، از میان زندانیان جنگی، اسرای مناطق تصرف شده توسط آلمانیها، یهودیها و زندانیان دیگر تامین میشدند. از سال 1942، حدود 50 هزار نیروی کار اجباری برای زیمنس کار میکردند که برابر با 30 درصد از نیروی انسانی آنها بود. در دورهی زمانی 1940 تا 1945، حداقل 80 هزار نیروی کار اجباری به خدمت زیمنس در آمدند.
نیروی کار اجباری در شهر صنعتی زیمنس بحران دیگر در زمان جنگ جهانی، مراکز تولیدی و حمل و نقل بود که بهخاطر حملات هوایی خسارات زیادی را متحمل شده بودند. این خسارتها به شهر زیمنس نیز وارد شده بود و کمبود نیروی انسانی، مشکلات حملونقل و کمبود مواد اولیه، چالشهای جدیدی را بر سر راه این شرکت قرار داده بود. مدیران تصمیم گرفتند تا مراکز تولیدی جدیدی را در دیگر مناطق آلمان و سرزمینهای اشغال شده توسط نازیها تاسیس کنند که در نهایت بسیاری از مشکلات تامین زیمنس را حل کرد. در دوران جنگ، حدود 400 مرکز تولیدی جابجا یا دوباره شاخته شدند. در طول جنگ جهانی و پس از آن، 80 درصد از منابع Siemens از بین رفت
با پایان یافتن جنگ جهانی دوم، اقتصاد و سیاست آلمان و در نتیجه صنعت آن سقوط کرد. تمام کارخانههای زیمنس در برلین تعطیل شدند و تقریبا نیمی از ساختمانها و تجهیزات آنها در طول جنگ ویران شدند. هر آنچه که از این شرکت باقی مانده بود همچون محصولات تمام شده، ماشینآلات، اسناد و مدارک، انبارها و حتی طراحیهای مهندسی نیز به دست ارتش شوروی افتاد. این اتفاق، در ازای خسارتهای وارد شده به شوروی در طول جنگ رخ داد.
یکی از کارخانههای منتقل شدهی زیمنس بعد از جنگ جهانی دوم نیروهای متفقین تمامی داراییهای زیمنس را در سرتاسر جهان تصاحب کردند و حتی امتیاز پتنتها و نامهای تجاری ثبت شده نیز لغو شدند. در نهایت، 80 درصد از ارزش شرکت زیمنس برابر با 2.6 میلیارد مارک، از بین رفت. در نوامبر سال 1941 و پس از مرگ کارل فریدریش، برادرزادهی او هرمان فون زیمنس به سمت
مدیریت شرکت رسید. او که زیمنس را در سالهای پایانی جنگ
مدیریت کرده بود، حالا با چالشی بزرگ برای بازسازی آن و بهدست گرفتن مجدد بازار جهانی روبرو بود. بازسازی و بازگشت به بازارهای جهانی
یکی از سیاستهای اصلی در بازسازی زیمنس پس از جنگ جهانی دوم، تمرکززدایی از
مدیریت بود. گروههای مدیریتی این شرکت در سال 1945 تشکیل شده و هر مدیر با اختیار تام به زیرمجموعهای از شرکت فرستاده شد. ارلانگن یکی از محلهایی بود که خسارت کمی از جنگ دیده و باز به تولید تجهیزات پزشکی مشغول شد. مرکز مدیریتی زیمنس هالسکه نیز به مونیخ نقل مکان کرد.
کارگاه تخریبشدهی زیمنس در برلین این تغییر مکانها در سالهای حساس تاریخ آلمان و تجزیهی آن، حیاتی بود. از اول آوریل سال 1949، مونیخ به مرکز
مدیریت زیمنس و هالسکه تبدیل شد و بخش زیمنس شوکرتورک نیز به ارلانگن نقل مکان کرد. در عین حال، برلین بهعنوان مرکز
مدیریت ثانویهی هر دو بخش باقی ماند. دوران پس از جنگ جهانی دوم نیز مانند جنگ اول به بازسازی
برند و تلاش برای بازپسگیری اعتبار جهانی اختصاص داشت. از سال 1948، فشارها و تحریمهای متفقین بر آلمانیها کمتر شد و این شرکت الکتریکی بهمرور به بازارهای جهانی قبلی خود بازگشت. در جریان این بازگشت، آلمانیها بسیاری از شرکتهای زیرمجموعه و مراکز فروش خود را دوباره خریدند. حتی پتنتها، برندها و نامهای تجاری نیز با سرمایهگذاری سنگین آلمانیها بار دیگر خریداری شدند. تمرکز توسعهی جهانی آنها نیز در آن سالها اروپا و آفریقای جنوبی بود.
مرکز تولیدی در سننیکولاس آرژانتین در میان تلاشهای مجدّانه برای بازگشت به بازارهای جهانی، چند پروژه کار آلمانیها را راحت کرد. پروژهی نیروگاه برق 300 مگاواتی در سننیکولاس آرژانتین ، شبکهی ملی مخابرات در عربستان سعودی و قرارداد تامین فناوری انرژی برای کارخانهی فولاد در رورکلا هند ، تعدادی از این پروژههای سرنوشتساز بودند. تا سال 1956، کسبوکار زیمنس در بخش خارجی حدود 25 درصد از کل درآمد این شرکت را تامین میکرد. ورود به صنایع جدید
زیمنس یکی از پیشگامان انقلاب الکترونیک بوده است
در دههی 1950 و پس از حدود یک قرن فعالیت، مدیران زیمنس مانند همیشه حفظ صنایع سنتی و تلاش برای ورود به بازارهای جدید را در دستور کار خود قرار دادند. بههرحال در آن سالها هنوز محدودیتهای متفقین برای آلمانیها وجود داشت و آنها تنها در چند زمینهی خاص مجوز تحقیقات داشتند. با تمام این محدودیتها، محققان زیمنس در سال 1953 فرآیند مخصوص استفاده از سیلیکون برای کاربردهای نیمههادی را به نام خود ثبت کردند. این کشف بزرگ، انقلابی را در صنعت مهندسی برق ایجاد کرده و ورود به دنیای الکترونیک را آسان کرد.
قطعهی انقلابی الکترونیکی SIMATIC در سال 1954 و یک سال پیش از برداشته شدن کامل محدودیتهای متفقین، زیمنس وارد بازار پردازش داده شده بود. بازاری که تا آن زمان در سلطهی شرکت آمریکایی IBM بود. در سال 1957 کامپیوتر دیجیتالی زیمنس با نام 2002 معرفی شد که به نوع جدیدی از ترانزیستور مجهز بود. این پیشرفتها، فناوریهای اتوماسیون را نیز بهبود دادند و در سال 1958، محصول انقلابی آلمانیها در این حوزه یعنی کنترلر ترانزیستوری SIMATIC معرفی شد. زیمنس از ابتدای قرن بیستم وارد صنعت لوازم خانگی برقی شده بود. در دهههای 1950 و 1960 رفاه آلمانی در حال رشد فراوان بود و وسایلی همچون ماشین لباسشویی، یخچال، رادیو و تلویزیون از نشانههای این رفاه بودند و در نتیجه، تقاضا برای محصولات زیمنس در این بخش افزایش یافت. در نتیجهی این افزایش تقاضا، مدیران تصمیم گرفتند تا واحدهای تولید لوازم خانگی را از دو زیرمجموعهی بزرگ جدا کرده و شرکتی مستقل با نام Siemens Electrogeräte تاسیس کنند.
تبلیغ ماشین لباسشویی زیمنس در سالهای بعدی رقابت به شدت افزایش پیدا کرد و ایتالیا و ژاپن با قدرت به بازار آلمان وارد شدند. در این میان بزرگان صنعت آلمان نیز به خرید شرکتهای کوچکتر مشغول شدند و در نهایت، در سال 1963، دو فعال اصلی این صنعت یعنی بوش و زیمنس تصمیم به همکاری گرفتند و شرکت Bosch -Siemens Hausgeräte را تاسیس کردند. هولدینگ زیمنس
فرآیندهای توسعه و تمرکز صنایع زیمنس که پس از جنگ جهانی دوم شروع شده بود، در یکم اکتبر سال 1966 نهایی شد. هولدینگ Siemens AG در این روز تشکیل شد و از لحاظ قانونی و سازمانی، زیرمجموعههای قبلی شامل زیمنس و هالسکه، زیمنس شوکرتورک و زیمنس-زاینکن-ورکه را به یک شرکت تبدیل کرد. تمام زیرمجموعهها در سال 1966 تحت
برند Siemens متحد شدند
تاسیس این هولدینگ، واکنش مدیران به تغییرات ساختاری بود. توسعهی فعالیت شرکتهای زیرمجموعه، نیاز به سرمایهگذاریهای جدید و ورود به بازارهای جدید الکترونیک و کامپیوتر، آلمانیها را به این نتیجه رسانده بود که تمامی بخشها باید تحت
مدیریت واحد فعالیت کنند. هدف اصلی، افزایش بهرهوری و کاهش هزینههای سازمانی شرکت بود. البته در قلب این
مدیریت جدید، 6 زیرمجموعهی مستقل بدون همپوشانی فعالیت میکردند.
تصویر سهام هولدینگ Siemens AG واحد قطعات و سیستمهای داده، مهندسی قدرت، نصب تجهیزات برقی و مخابرات، سلامت و تجهیزات پزشکی از واحدهای مستقل زیمنس در آن سالها بودند. 14 دفتر
مدیریت در آلمان و 38 شرکت بینالمللی بهعنوان واحدهای زیمنس فعالیت میکردند. علاوه بر این تغییرات ساختاری،
بازاریابی و لوگوی زیمنس نیز تغییر کرد و این شرکت در تمامی محصولات خود از کلمهی واحد Siemens بههمراه عبارت S&H بهمعنای House of Siemens استفاده کرد. در سالهای بعدی مدیران زیمنس به این نتیجه رسیدند که میتوان فعالیت بینالمللی را علاوه بر فروش یا اجرای پروژه، بهصورت پیادهسازی کارخانههای تولیدی نیز انجام داد. آنها کارخانههای خارجی خود را از سال 1960 تاسیس کردند و اولین کارخانهی خارج از اروپا، با هدف ساخت تجهیزات مخابراتی در آفریفای جنوبی و در سال 1961 تاسیس شد. هند، آمریکای جنوبی و آسیا نیز مقاصد بعدی شرکت آلمانی برای تاسیس کارخانه بودند. تا سال 1985، تعداد کارخانههای زیمنس در سرتاسر جهان به 154 عدد در 54 کشور رسید.
تبلیغات زیمنس برای اهدای سهام به کارمندان علاوه بر کارخانههای تولیدی، مراکز تحقیق و توسعه نیز در کشورهای دیگر تاسیس شدند. با شروع دههی 1980، زیمنس در کشورهایی همچون سوییس، اتریش، حوزهی اسکاندیناوی و آمریکا، مراکز تحقیقاتی داشت. نکتهی قابل توجه این است که تمرکز کاری شرکت زیمنس در نیمهی دوم قرن بیستم و پس از ظهور و توسعهی صنعت الکترونیک، به این سمت تغییر یافت. آنها از یک شرکت الکتریکی به شرکتی الکترونیکی تبدیل شدند و در جریان دیجیتالی شدن صنایع، فناوری داده را به مرکز فعالیت خود اضافه کردند. نئوپرلاش میزبان مرکز تحقیقاتی جدید شرکت در حومهی مونیخ بود که با تمرکز بر همین صنعت جدید تاسیس شد. این مرکز در سال 1986 میزبان 4 هزار کارمند واحدهای مختلف تحقیق و توسعه شد.
کارخانهی تولید موتور زیمنس در هند مرکز پرلاش علاوه بر جمعآوری مهندسان متعدد زیمنس از واحدهای مختلف، پس از مدتی به مقصدی برای مهندسان و محققان صنعت آیتی و فناوریهای جدید تبدیل شد. بسیاری از پیشرفتهای زیمنس در توسعهی میکروچیپها در این مرکز اتفاق افتاده است. یکی از این پیشرفتها که تاثیر زیادی در صنعت مخابرات و ارتباطات داشت، تلفن دیجیتالی بود.
مرکز تولیدی پرلاش مونیخ پروژهی مگا
در میانههای دههی 1980، زیمنس نیز مانند دیگر فعالان صنعت نیمههادیها در اروپا، رقابت را به آمریکاییها و ژاپنیها واگذار کردند. بههمین دلیل آنها با حمایتهای دولتی و با همکاری فیلیپس تصمیم گرفتند تا در عرض پنج سال به پیشگام صنعت توسعهی تراشه در جهان تبدیل شوند. این پروژه، مگا نام داشت و در سال 1984 با هدف اصلی توسعهی تراشههای یک و 4 مگابیتی شروع شد.
کارمند زیمنس در حال کار کردن روی پروژهی مگا پروژهی مگا یکی از حساسترین پروژههای تاریخ زیمنس بود چرا که برخلاف طرحهای قبلی، بخشهای تحقیقات، توسعه و تولید بهصورت موازی با هم کار میکردند. در نهایت، نتیجهی مثبتی از این پروژه حاصل نشده و حتی شکستهای مالی نیز شامل حال زیمنس شد. البته در نگاه بلندمدت، زیمنس توانسته بود برای اولین بار به رقبای بینالمللی خود برسد و پس از شروع همکاری با توشیبا آلمانیها برای اولین بار در سال 1987 موفق به تولید انبوه تراشههای یک مگابیتی شدند. تولید انبوه تراشههای 4 مگابیتی نیز دو سال بعد شروع شد. سالهای پایانی قرن بیستم و چالشهای اساسی
در سالهای پایانی دههی 1980، نیاز به یک تغییر اساسی در
مدیریت و ساختار زیمنس حس میشد. زمینههای عملکردی گستردگی بالایی داشتند و برنامهریزی مجدد برای منظم کردن آنها الزامی بود. در آن سالها، کارلهاینتز کاسکه
مدیریت شرکت را بر عهده داشت و تغییرات متعددی را در زیرمجموعهها و نحوهی
مدیریت آنها اعمال کرد. هدف اصلی تغییرات، فعالیت مستقل واحدهای کوچکتر و چابکی آنها با استفادهی حداکثری از فرآیندهای اتوماسیون بود.
مانیتورهای تحت آزمایش در کارخانهی زیمنس نیکسدورف صنعت حافظههای کامپیوتری و فناوری کامپیوتر بهطور کلی، از دههی 1950 جزو زمینههای مورد علاقهی زیمنس بودند. در سال 1990، زیمنس با هدف حضور جدیتر در این بازارها، درصد عمدهای از سهام شرکت Nixdorf Computer را خریداری کرد. این خرید جدید با واحدهای قبلی شرکت در زمینهی فناوری اطلاعات ترکیب شده و شرکت زیمنس نیکسدورف را تاسیس کرد. در سال 1992، این شرکت بهطور کامل توسط زیمنس تصاحب شد. آلمانیها در صنعت کامپیوتر رقابت شدیدی با ژاپن و آمریکا داشتند
البته این خرید و ادغام با چالشهایی برای آلمانیها هم همراه بود. نیکسدورف در توسعهی فناوریهای جدید و هماهنگی با شرکت بزرگتر، مشکلاتی داشت که فرآیند را دشوار و زمانبر میکرد. به هرحال زیمنس نیکسدورف پس از فراز و نشیبهای پی در پی در سال 1998 منحل و به واحدی داخلی در زیمنس تبدیل شد. در این میان، کسبوکار کامپیوترهای شخصی زیمنس نیز با فوجیتسو تشکیل یک شرکت جدید داده و بهعنوان بزرگترین شرکت کامپیوتری اروپایی فعالیت خود را ادامه داد. چالشهای مدیریتی و راهبردی زیمنس در سال 1997 به اوج خود رسید. مدیر آن زمان این شرکت یعنی هاینریش فون پیرر پیشنهاد برنامهای به نام Ten-Point را برای عبور از این چالشها داده بود. این برنامه برای عبور از بحرانهای متعدد زیمنس، باز هم تغییر ساختار را پیشنهاد میداد. بحرانهایی همچون رکود مالی در آسیاسی شرقی، تاخیر در تحویل کالاها از طریق راهآهن، کاهش سود در تجهیزات نیروگاهی، پیامدهای ورود اشتباه به بازار موبایل و سقوط بازار نیمههادیها در آن سالها زیمنس را تحت فشار گذاشته بودند.
مدیرعامل وقت زیمنس، هاینریش فون پیرر در کنفرانس خبری برنامهی تنپوینت تغییراتی اساسی در عملکرد و فعالیتهای زیمنس ایجاد کرد. آنها تنها صنایعی که زیمنس در آن رتبهی اول یا دوم را در جهان داشت، حفظ کردند. فعالیتهای شفافسازی نیز با قدرت زیادی دنبال شدند تا شرکت برای ورود به بازار سهام آمریکا در سال 2001 آماده شود. این برنامه به سرعت به موفقیت رسید و ارزش سهام زیمنس افزایش یافت. اگرچه ورود به بازار سهام نیویورک یکی از موفقیتهای کوتاهمدت برنامهی تنپوینت بود، اما شرایط دشوار فعالیت در این بازار جدید و بیعلاقگی سرمایهگذاران برای ورود به آن، زیمنس را مانند بسیاری از شرکتها مجبور به ترک این بازار کرد. آنها در سال 2014 از بازار بورس نیویورک خارج شدند. ورود به بازار سهام نیویورک، موفقیت آنچنانی برای زیمنس نداشت
در ژانویهی سال 2005، کلاس کلینفلد
مدیریت زیمنس را بر عهده گرفت و امیدواری زیادی به افزایش سوددهی تا بهار 2006 داشت. او زمینههای انرژی، زیرساخت و سلامت را زمینههایی امیدوار کننده برای زیمنس میدانست. با توجه به این چشمانداز، او تمرکز شرکت را روی سه ترند بزرگ جهانی معطوف کرد: هجوم مردم به شهرها، افزایش جمعیت جهانی و تغییرات سنی جوامع و تغییرات جهانی آب و هوا. این زمینهها توسط صنایع اصلی زیمنس یعنی انرژی و محیط زیست، اتوماسیون و زیرساخت عمومی و خصوصی و تجهیزات سلامت و پزشکی پوشش داده شدند.
ورود زیمنس به بازار سهام نیویورک اجرای برنامههای مدیر جدید نیاز به فرآیندهای ادغام و خرید جدید داشت. بههمین منظور، شرکت USFilter در بخش زیرساختهای آبی، Bonus Energy در بخش انرژیهای تجدیدپذیر، Flender در صنعت و CTI Molecular در بخش فناوریهای پزشکی خریداری شدند. با این تغییرات، نگاه به بخش نوآوری با در نظر داشتن کمبود منابع طبیعی و تعهد به منابع زیستی، جزو چشماندازهای اصلی زیمنس شد. یکی از بزرگترین چالشهای تاریخ زیمنس در سال 2006 و در زمینهی شفافسازی فعالیتها و جرمهای اداری ایجاد شد. تخلفات گسترده در میان کارمندان و مدیران که برای سالها مخفی بود، در این سال و توسط بازرسان دولتی کشف شد. در جریان این بحران، بسیاری از مدیران ردهبالای این شرکت جایگزین شدند. مدیران اصلی مجبور شدند تا واحدهایی برای نظارت هرچه بیشتر بر عملکرد مدیران و کارمندان تاسیس کنند. واحدهایی که بهصورت مستقیم به هیئت مدیره گزارش میدادند. همین همکاری مدیران با مقامات مسئول آمریکایی و آلمانی، جریمههای آنها را کاهش داد اما باز هم در رقم بالای 1.2 میلیارد یورو باقی ماند. سالهای اخیر و وضعیت کنونی
برند زیمنس
خرید و ادغامهای صورت گرفته در ابتدای قرن 21، زیمنس را به پیشگامی در انقلاب دیجیتال جهان تبدیل کرده است. یکی از مهمترین خریدها در این زیمنه، شرکت UGS بوده است. این شرکت آمریکایی، ظرفیتهای بخش اتوماسیون صنعتی زیمنس را بیش از پیش افزایش داد. این شرکت بهصورت زیرمجموعهای از واحد آمریکایی زیمنس و با نام UGS PLM Software به کار خود ادامه میدهد. با ورود این زیرمجموعهی جدید، زیمنس امروز توانایی عرضهی سختافزار، نرمافزار و پیشتیبانی فنی برای ادارهی یک کارخانهی کاملا دیجیتال را دارد.
برنامههای اتوماسیون تولید زیمنس خریدهای مهم بعدی نیز در سالهای بعد اتفاق افتادند. LMS تولیدکنندهی راهکارهای نرمافزارهای مکانیکی، CD-adapco شرکت نرمافزارهای شبیهساز مکانیک سیالات و Mentor Graphics تولیدکنندهی نرمافزارهای طراحی نیمههادیها درچند سال اخیر به زیمنس اضافه شدهاند. در واقع در 10 سال گذشته زیمنس حدود 10 میلیارد دلار برای تصاحب شرکتهای جدید و پیشگامی در صنعت کارخانههای دیجیتال، هزینه کرده است. فعالیت جدیتر در حوزهی محیط زیست و انرژیهای تجدیدپذیر نیز از سال 2008 رسمی شد. افزایش بهرهوری انرژی و استفاده از فناوری برای حفظ محیط زیست خصوصا در تصفیهی آب و هوا، مثالهایی از این حوزهی فعالیت شرکت آلمانی هستند. مدیرعامل آن زمان زیمنس یعنی پیتر لوشر توجه ویژهای به این زمینه داشت و ادعا میکرد که زیمنس یکی از پیشگامان این صنعت است. انرژی پاک و محیط زیست، سهم عمدهای از درآمد زیمنس را تشکیل میدهند
ادعاهای لوشر صحیح بود. آنها تا پیش از سال 2007 حدود 17 میلیارد دلار یورو در این بخش درآمد داشتند که حدود یک چهارم درآمد کل شرکت بود. محصولات و راهکارهای این شرکت، در مجموع به حذف 113 میلیون تن کربن دیاکسید برای مشتریان آنها انجامید. تا سال 2014، در آمد این بخش به 29.9 میلیارد یورو و صرفهجویی در تولید کربن دیاکسید به 317 میلیون تن رسیده بود. در دو سال بعدی این رقمها به 36 میلیارد یورو و 521 میلیون تن رسیدند. این بخش از تجارت بهحدی پرسود و مفید بوده که مدیرعامل کنونی زیمنس یعنی جو کایزر در سال 2015 آن را نهتنها مفید بلکه سودآور نیز خواند.
پورتفولیوی زیمنس در کنفرانس تغییرات آبوهوایی سازمان ملل - 2009 جو کایزر در سال 2013 از سمت مدیر مالی زیمنس به مدیرعاملی رسید. او با همکارانش در تیم مدیریتی تصمیم گرفت تا چشمانداز بلندمدت جدید برای شرکت ترسیم کند. این مفهوم شرکتی جدید با نام Vision 2020 معرفی شد. زمینههای اصلی تمرکز این طرح، صنایع برق، اتوماسیون و دیجیتال است. از بخشهای کلی این برنامه میتوان به افزایش سودآوری تا سال 2020، افزایش علاقهمندی و مشارکت کارمندان با اهدای پاداشهای سهامی، کاهش هزینهها و موارد مشابه را مثال شد. مدیرعامل جدید زیمنس در این برنامه، هدف و چشمانداز آتی شرکت را بهخوبی مشخص کرد و در سال مالی 2016، یکی از پرسودترین سالهای مالی زیمنس ثبت شد. در این میان خرید شرکت Gamesa نیز به توسعهی هرچه بیشتر زیمنس در زمینههای فعالیت کمک کرد. صنایع نفتوگاز از اهداف مهم سالهای اخیر زیمنس است
یکی از اهداف اصلی این برنامهی جدید، رشد در بازارهای جذاب و آیندهدار است. به همین دلیل آنها در سال 2014 برای خرید تجارت رولز رویس در توربینهای گازی کمپرسورها، بیش از 950 میلیون دلار سرمایهگذاری کردند. این سرمایهگذاری با هدف ورود و حضور جدی در صنعت روبهرشد نفت و گاز انجام شد. هدف بعدی در این زمینه، شرکت آمریکایی Dresser-Rand بود که آلمانیها با خرید سهام آن، پیشگام صنعت کمپرسور در جهان را در اختیار گرفتند. تغییرات گفته شده در بخش انرژی، باعث شد تا این زیرمجموعهی مستقل به
مدیریت لیزا دیویس بهطور کامل در آمریکا مستقر شود. زیمنس در سالهای اخیر برای حمایت از فعالیتهای استارتاپی در داخل و خارج از کشور نیز برنامههایی داشته است. شروع این فعالیتها از سال 2015 و با دستور مستقیم مدیرعامل به مدیر فنی شرکت بود. واحد جدیدی که طی این برنامه تاسیس شد، I nnovation AG نام دارد که زیرساختها و منابع لازم را برای پرورش ایدهها وفعالیتهای کسبوکاری فراهم میکند. این واحد با سرمایهی 100 میلیون یورویی تاسیس شد.
لوگوی برنامهی حمایت از نوآوری next47 سرانجام در سال 2016 تمامی واحدهای نوآوری و ایدهپردازی زیمنس تحت نام next47 متحد شدند. عدد 47 در این نام، نشاندهندهی سال 1847 یعنی سال تاسیس زیمنس است. عبارت Next نیز بهمعنای تمرکز این واحد برای ارائهی نوآوریهای انقلابی و پیشگام نسل بعدی است. نکتهی قابل توجه این که زیمنس در سالهای اخیر با همکاری موستانگ به صنعت خودروهای خودران نیز وارد شده است. زیمنس در حال حاضر در 4 حوزهی اصلی انرژی، صنعت، سلامت و زیرساخت فعالیت میکند. این شرکت در سرتاسر جهان حدود 372 هزار کارمند دارد و آخرین آمار درآمدی آنها، حدود 83 میلیارد یورو در سال 2017 بوده است.
برند زیمنس در حال حاضر در رتبهی 48 برترین برندهای وبسایت فوربز قرار داشته و ارزشی برابر با 12.8 میلیارد دلار دارد. شعار سازمانی
برند زیمنس در حال حاضر Ingenuity for Life است.
http://www.PoliticalMarketing.ir/fa/News/51444/داستان-برند--زیمنس،-آینهی-تمامنمای-تاریخ-مهندسی-آلمان