سیاست و بازاریابی
آيا «خانواده و زندگي شخصي» از «سرمايه داري» جداست؟
جمعه 30 فروردين 1392 - 3:12:40 PM
سال گذشته کتابي زير عنوان «سرمايه داري، خانواده و زندگي شخصي»، نوشته ايلاي زارتسکي، با برگردان «منيژه نجم عراقي» از سوي نشر «ني» انتشار يافت. اين کتاب در اصل به شکل مقاله اي دو قسمتي در نشريه انقلاب سوسياليستي (SR) در سال 1973 انتشار يافته بود و سپس انتشارات ورسو آن را در سال 1976 در قالب کتاب به چاپ رساند.

سال گذشته کتابي زير عنوان «سرمايه داري، خانواده و زندگي شخصي»، نوشته ايلاي زارتسکي، با برگردان «منيژه نجم عراقي» از سوي نشر «ني» انتشار يافت. اين کتاب در اصل به شکل مقاله اي دو قسمتي در نشريه انقلاب سوسياليستي (SR) در سال 1973 انتشار يافته بود و سپس انتشارات ورسو آن را در سال 1976 در قالب کتاب به چاپ رساند. تاکنون به 14 زبان ترجمه شده است و ويراست دوم آن متعلق به سال 1986 است. هنگامي که کتاب «سرمايه داري، خانواده و زندگي شخصي» را با توجه به زمان انتشار آن بررسي مي کنيم، اهميت تاريخي آن را درمي يابيم زيرا از تاثيرگذارترين کتاب هايي بود که در نيمه دوم دهه 70 ميلادي درباره چگونگي پيوند ميان فمينيسم و سوسياليسم نوشته شد، چنانکه در سال هاي بعدي بسياري کسان به آراي زارتسکي در اين باره اشاره کردند. زارتسکي کوشيد با وام گرفتن مفهوم هاي سکسوآليته، مردسالاري و زادآوري از فمينيسم و مفهوم هاي توليد و طبقه از سوسياليسم موقعيت و جايگاه زنان را تشريح کند. حاصل کتابي شد که در بستر نظام سرمايه داري به خانواده و (به بيان مترجم) «سپهر» خصوصي مي پردازد.

ديدگاه هاي گوناگون درباره خانواده وجود دارد. امروزه به همان شدت و حدتي که به نهاد خانواده حمله مي شود از آن دفاع هم مي شود. کساني نهاد خانواده را زمينه ساز ستم بر زنان، سوءاستفاده از کودکان و نيز نابساماني هاي اجتماعي مي دانند و از اين رو آن را موجب سرزنش مي شمرند و ابراز مي کنند که زندگي خانوادگي ملال انگيز است و امکان رشد را به اعضاي خود نمي دهد. پس خانه جايي است که بايد از آن گريخت.

از سوي ديگر، کساني زبان به ستايش خانواده مي گشايند و بر آن اند که وجود خانواده و قوام يافتن آن سبب انسجام اخلاقي مي شود، از بروز جرم و جنايت جلوگيري مي کند، به برقراري نظم و انضباط اجتماعي ياري مي رساند و تمدن بشري را تداوم مي بخشد. اين افراد مي گويند که تنها در خانواده مي توان معناي عشق و عطوفت را دريافت. پس خانه جايي است که مي توان به آن پناه برد. زارتسکي با نشان دادن تحول خانواده در جامعه هاي صنعتي استدلال مي کند که جدايي زندگي شخصي اعضاي خانواده از عرصه اقتصاد توهمي بيش نيست و نظر خواننده را به اين موضوع جلب مي کند که اگر خانواده در اوايل سده نوزدهم واحد توليد به شمار مي آمد در نظام سرمايه داري مدرن به واحد «مصرف» مبدل شده است.


به علاوه، توضيح مي دهد که در جامعه اي که کار دستمزدي به از خود بيگانگي افراد مي انجامد، خانواده به ظاهر «در برابر جهان رمزآلود و هراس آور تجارت و صنعت» به مکان امني بدل مي شود که همگان به آن پناه مي برند اما در واقع از «فشارهاي جامعه پر شرر در امان نمي مانند». زارتسکي معتقد است که جامعه سرمايه داري از يک سو با اجبار مردان به کارمزدي ايشان را استثمار مي کند و از سوي ديگر با کنار نهادن زنان از کارمزدي بر ايشان ستم مي کند. او کار خانگي زنان را از زمره کار توليدي مي داند و از اين رو ستمي را که بر زنان در خانه مي رود شکلي از ستم سرمايه دارانه مي بيند که با آنکه در انزواي خانه رخ مي دهد، امري خصوصي/ شخصي نيست.

بر کتاب زارتسکي انتقادهايي هم وارد آورده اند، از جمله آنکه گفته اند او شدت خشونت و تبعيضي را که در خانواده يافت مي شود، کم اهميت شمرده است، يا آنکه درباره اهميت خانواده به مثابه پناهگاهي در برابر زندگي در جامعه سرمايه داري غلو کرده است و نيز اينکه بر ميزان جدايي زندگي خانوادگي از کار به گزافه سخن رانده است با اين همه، کتاب خواندني است زيرا کوششي است در جهت بازبيني ديدگاه مرسوم درباره موضوع خانواده.

مترجم کتاب، منيژه نجم عراقي که در کارنامه خود برگردان آثار متعددي را در زمينه زنان دارد، با دقت و ظرافت اين کتاب را به فارسي سليس برگردانده است و با افزودن پانوشت هايي کوشيده است تا حد ممکن فضايي را که اين آرا و عقايد در آن باليده است، روشن سازد.

http://www.PoliticalMarketing.ir/fa/News/43/آيا-«خانواده-و-زندگي-شخصي»-از-«سرمايه-داري»-جداست؟
بستن   چاپ