سیاست و بازاریابی
اخلاق در آميخته بازاريابي
چهارشنبه 20 اسفند 1393 - 1:19:09 PM
منبع: ibazaryabi.com

اخلاق و انسانيت نه تنها در زندگي عادي از اهميت زيادي بر خوردار است بلکه در تک تک مراحل شروع وانجام کسب وکار مي تواند تضمين کننده موفقيت يک کسب وکار نيز باشد و اگر بخواهيم صادقانه به اين موضوع نگاه کنيم بايد اعتراف کنيم که همه ما از پيرمرد سوپري سر کوچه که همه چيز را درست وزن مي کند و گران فروشي نمي کند بيشتر تمايل به خريد داريم تا از فروشگاه هاي زنجيره اي شيک و لوکس که همه چيز را گران مي دهند.

در اين نوشته سعي کرده ام به نقش اخلاقيات در مهمترين متغيير هاي بازاريابي که آميخته بازاريابي ناميده مي شوند و بارها در مورد آنها نوشته ايم اشاره اي داشته باشم

ethics may not always be good for society

محصول سالم و با کيفيت

شايد شنيده باشيد که بسياري از آبليموهاي موجود در بازار در اصل آبليمو نيستند و از مواد ديگري توليد مي شوند و يا ادويه هاي تقلبي زيادي را ديده باشيد. يا در همين صنعت پرادعاي خودرو خودمان شاهد نقص فني خودروهاي صفر بوده ايد. اين مثال ها نشان از بي اخلاقي در اين صنايع دارد. شايد اگر ريشه اين بي اخلاقي را جستجو کنيم به دلايلي مثل تحريم بودن کشور يا گران بودن مواد اوليه بر بخوريد ولي مطمئن باشيد اين بي اخلاقي از سوي مصرف کنندگان بي جواب گذاشته نمي شود و به همين خاطر خودروسازان داخلي ما مضحکه جوک ها و لطيفه ها قرار مي گيرند و جايگاه برند خود را در ذهن مخاطب از دست مي دهند.

قيمت گذاري منصفانه

قيمت گذاري يکي از بحث برانگيزترين موضوعاتي است که  کسب وکارها هميشه با آن مواجه هستند و موجب درگيري هاي زيادي در اتحاديه ها و اصناف مي شود. گاها به دليل نبود سيستم هاي نظارتي قوي کسب وکارها قيمت گذاري را ابزاري براي جبران کم کاري هاي خود در واحد توليد و بازاريابي مي دانند. به عنوان مثال واحد توليد به دليل بي دقتي ضايعات زيادي به بار مي آورد و در نتيجه هزينه اين ضايعات بر روي قيمت تمام شده نهايي محصول تاثير مي گذارد و موجب گران شدن محصول مي شود. در حالي که مصرف کننده هيچ تقصيري ندارد و مجبور است هزينه کم کاري و بي دقتي واحد توليد را بپردازد.

ترويچ  و تبليغ

عرصه تبليغات بسيار حساس است و احتمال ارتکاب اعمال غيراخلاقي زيادي از سوي کسب وکار ها وجود دارد. به عنوان مثال همانطور که شايد بدانيد تکنيک اغراق يکي از نکنيک هاي تبليغاتي است که در آن محصول بسيار بزرگ تر يا قوي تر از انچه که هست نمايش داده مي شود. در اين تکنيک هم مصرف کننده و هم سازنده تبليغ مي داند که اغراق صورت گرفته است اما مرز بين اغراق و دروغ بسيار حساس است و ممکن است اين گونه برداشت شود که يک تبليغ قصد فريب مصرف کنندگان را دارد. در کشورهاي اروپايي و آمريکايي واحدهاي نظارتي براي اينگونه فريب کاري ها وجود دارد. به عنوان مثال کميسيون تجارت فدرال آمريکا (FTC) مسئول نظارت بر اين گونه فريبکاري هاست و قدرت جريمه کسب وکارها را براي ساخت تبليغات فريبنده دارد. در يکي از موارد اين کميسيون شرکت ولوو را به خاطر ساخت يک تيزر تبليغاتي جريمه کرد که در آن يک کاميون غول پيکري نشان داده مي شد که از روي رديفي از ماشين ها رد مي شود و همه به جز ولوو استيشين واگن مچاله مي شوند.

من اطلاعي ندارم که در کشور ما نيز واحدهاي نظارتي بر تبليغات دروغين وجود دارد يا نه ولي به خاطر دارم که تبليغات کرم حلزون که بعدها مشخص شد محصولي تقلبي است مدت ها از تلويزيون پخش مي شد و اين نشان مي دهد که اين واحد ها در سيستم تبليغات کشور وجود ندارد.

دسترسي به محصول

دسترسي به محصول چندان زمينه بروز اعمال غير اخلاقي که مرتبط با مصرف کننده نهايي باشد ندارد ولي گاهي در سطوح معاملاتي بين خرده فروش و عمده بعضي مواردي مشاهده مي شود. به عنوان مثال بعضي از خرده فروشان زنجيره اي به علت دسترسي داشتن به بخش بزرگي از بازار عمده فروشان و توليد کنندگان را تحت فشار قرار مي دهند تا تخفيف هاي کلاني از آنها بگيرند و به اين ترتيب  توليد کنندگان کوچک از چرخه توليد حذف مي شوند. مثال ديگري که در اين مورد مي توان زد مربوط به فروشگاه هاي وال مارت آمريکاست که به علت بزرگي بيش از حد، در هر نقطه اي که تاسيس مي شوند فروشگاه هاي کوچک تر آن منطقه را ورشکست مي کنند به همين خاطر اين فروشگاه در راستاي سياست هاي اخلاقي برنامه هايي براي آموزش و حمايت از فروشگاه هاي حومه خودش اجرا مي کند تا آنها نيز بتوانند به حيات خود ادامه دهند.


http://www.PoliticalMarketing.ir/fa/News/317/اخلاق-در-آميخته-بازاريابي
بستن   چاپ