سیاست و بازاریابی
چرا خلاقيت و نوآوري؟
چهارشنبه 29 مرداد 1393 - 9:54:04 AM
معلم اخلاق

چرا در چند دهه اخير واژه‌هاي Creativity و Innovation در دنيا و به دنبال آن در چند سال گذشته، واژه‌هاي خلاقيت و نوآوري در کشور، به سر زبانها افتاده و بيشتر از گذشته در مورد آنها صحبت مي‌شود، کتابها نوشته مي‌شود، کنفرانسها و همايشها برگزار مي‌شود و بالاخره وبسايت‌ها و وبلاگهاي مختلف راه‌اندازي مي‌شوند؟ در اين سالها چه اتفاق يا اتفاقاتي افتاده که باعث اهميت بيش از پيش موضوعاتي مانند خلاقيت و نوآوري شده است؟

براي پاسخ دادن به اين سوالات شايد بهتر باشد نگاه گذرايي به تغييرات عمده چند دهه گذشته دنيا بيندازيم و ببينيم در اين برهه از زمان چه عامل يا عواملي باعث به تکاپو افتادن بشر شده است.

اولين تغيير مشخص رشد سرسام‌آور جمعيت است. در سي سال گذشته جمعيت جهان (و همچنين ايران) تقريبا دو برابر شده است! کره زمين پيش از اين چنين سرعت رشد و افزايش جمعيت را به خود نديده بود. 

تغيير عمده بعدي کاهش شديد منابع طبيعي است. مسلما هر چه جمعيت جهان افزايش پيدا کند، فشار روي منابع طبيعي نيز بيشتر مي‌شود. جمعيت زياد نياز به غذاي بيشتر، مکان بيشتر و امکانات بيشتر دارد. ولي بايد توجه داشت که بيش از يک کره (کره زمين) در اختيار بشر گذاشته نشده است. البته آن را هم با ساير موجودات زنده شريک هستيم. گرچه شريک منصفي نيز نيستيم!

از طرف ديگر هر يک از جمعيت 7 ميلياردي کره زمين براي تامين نيازهاي خود به شغل و درآمد احتياج دارند. ديگر نوع و شمار مشاغل چند دهه پيش جوابگوي سرعت رشد سرسام‌آور جمعيت بشر و نيازهاي روزافزون آن نيست. در واقع نمي‌توان با امکانات، برنامه‌ها، سياست‌گذاريها و فن‌آوريهاي گذشته به حل مسائل و مشکلات آينده و رويارويي با تغييرات به وجود آمده رفت.

با دگرگوني در ساختار جمعيتي بشر و نيازهاي نامحدود انسان، از چند دهه گذشته شاهد تغييرات شگرف در فن‌آوريهاي نو هستيم. به طوري که اين تغييرات، عصر حاضر را کاملا غيرقابل پيش‌بيني کرده و هر لحظه مي‌توان منتظر ظهور پديده‌اي جديد در دنياي فناوري بود. بنيان تمام اين پيشرفت‌ها و فن‌آوريهاي نوظهور چيزي نيست بجز «خلاقيت و نوآوري»، توانايي که مختص نوع بشر است. توانايي که انسان غارنشين را به انسان قرن بيست و يکم تبديل کرده است.

با مشخص شدن اهميت خلاقيت و نوآوري در ايجاد تحول و رفع نيازهاي بشر، ديگر ملاک ارزش‌گذاري شرکتهاي بزرگ و چند مليتي دنيا؛ پول، زمين و امکانات نيست، بلکه اين نيروي انساني خلاق و نوآور است که سرمايه و دارايي اصلي آنها بشمار مي‌رود. زماني که استيو جابز به عنوان مديرعامل شرکت اپل، با قدرت خلاقيت فوق‌العاده خود صنايع تلفن همراه و کامپيوترهاي سيار را متحول کرد و همه را مسحور تواناييهاي خود ساخت، بار ديگر همه قانونمنديهاي گذشته را درهم کوبيد و اهميت حياتي نيروي انساني خلاق و نوآور را به رخ جهانيان کشيد.اکنون ديگر شرکتها و صنايع مانند گذشته به دنبال استخدام نيروي انساني با مدارک دانشگاهي بالا نيستند! آنها براي تاب آوردن در شرايط پررقابت و نفس‌گيري که بين شرکتهاي رقيب وجود دارد، نيازمند نيروي انساني خلاق هستند. 

اکنون در شرايطي که شرکتهاي بزرگ بر سر جذب جوانان خلاق رقابت سختي را شروع کرده‌اند، معضل بيکاري يکي از مهمترين دغدغه‌هاي جوانان شده است! جوانان تحصيل کرده‌اي که به توصيه والدين و اطرافيان، فقط تحصيل کرده‌اند. تحصيل کرده‌اند که بتوانند با مدارج بالاي تحصيلات، در يکي از شرکتهاي اسم و رسم‌دار ميز مناسبي براي خود دست و پا کنند. غافل از اينکه در قرن بيست و يکم ديگر به حضور فيزيکي کارمندان حقوق نمي‌دهند. بنابراين نيازي به ميز و صندلي نيز نيست. اکنون جاي ميز و صندلي را لپ تاپ و خط اينترنت گرفته و مهم نيست خودت کجايي، مهم اين است که چقدر ذهن خلاقت مي‌تواند در خدمت منافع شرکت باشد.

و اکنون در قرن حاضر، خلاقيت و نوآوري نه فقط براي حل مسائل و مشکلات کلان جهاني، بلکه حتي به عنوان يک مهارت مهم و کليدي براي حل مسائل روزمره تک تک افراد مطرح است.


http://www.PoliticalMarketing.ir/fa/News/286/چرا-خلاقيت-و-نوآوري؟
بستن   چاپ