تحقيقات ثابت ميکنند که حتي افراد نخبه و باهوش نيز تحليل درستي از علل موفقيت يا شکستهايشان ندارند. يک جواب احساسي براي علت موفقيت يا شکست به وجود استعدادهاي ذاتي يا فقدان آن اشاره ميکند که فقط تکهبسيار کوچکي از اين پازل بزرگ است. تحقيقات گسترده در زمينه موفقيت بيانگر اين حقيقت است که دليل رسيدن افراد موفق به اهدافشان بستگي به چه کسي بودن آنها ندارد، بلکه ارتباط مستقيم با کارهايي که انجام دادهاند، دارد.
1- براي خودتان اهداف مشخص تعريف کنيد. وقتي براي خودتان هدفي تعيين ميکنيد، سعي کنيد آن هدف تا حد امکان واضح و مشخص باشد. مثلا «کم کردن 3 کيلوگرم از وزنتان در يک زمان معين» هدف خيلي بهتري از «کمکردن مقداري از وزنتان» است براي اينکه هدف اول تعريف مشخصي از موفقيت به شما ميدهد. دانستن اين موضوع که دقيقا چه چيزي ميخواهيد به دست بياوريد شما را تا رسيدن به آن مرحله باانگيزه نگه ميدارد. همچنين در مورد کارهاي خاصي که براي رسيدن به هدفتان به انجام دادن آنها نياز داريد، فکر کنيد. اگر فقط به خودتان قول بدهيد که مثلا از اين به بعد «کمتر غذا خواهم خورد» يا «بيشتر خواهم خوابيد» اينها هدفهاي بسيار گنگ و مبهمي هستند. سعي کنيد هميشه اهداف دقيق و واضح براي خودتان تعيين کنيد. به عنوان مثال «من تمام شبهاي هفته ساعت 10 در رختخواب خواهم بود» هدف بسيار واضحي بوده و جاي هيچ شک و ترديدي در مورد کاري که براي رسيدن به آن لازم است انجام دهيد، باقي نميگذارد.
2- براي رسيدن به هدفتان لحظهها را دريابيد. مسلما بيشتر ما سرمان بسيار شلوغ بوده و براي رسيدن به چند هدف در آن واحد، در حال تلاش هستيم و از دست دادن برخي از موقعيتها براي رسيدن به اهدافمان دور از انتظار نيست. آيا شما واقعا امروز هيچ زماني براي نرمش نداشتيد؟ يا هيچ راهي برايتان وجود نداشت تا جواب آن تماس تلفني را بدهيد؟ رسيدن به اهدافتان؛ يعني چنگ زدن به همين موقعيتها قبل از اينکه از دست شما در بروند.
در مسير رسيدن به اهدافتان براي اينکه هيچ زماني را هدر ندهيد از قبل معين کنيد هر کار مورد نيازي را کجا و کي به انجام خواهيد رساند. دوباره تاکيد ميکنم که تا حد امکان اهدافتان واضح و مشخص باشد. مثال: «من از اين به بعد روزهاي شنبه، دوشنبه و چهارشنبه صبحها قبل از اينکه سر کار بروم 30 دقيقه نرمش خواهم کرد.» تحقيقات نشان ميدهند که اين نوع برنامهريزيها مغز شما را در شناسايي و به چنگ آوردن موقعيتهاي به وجود آمده ياري رسانده و شانس موفقيت شما را تا 300 درصد افزايش خواهد داد.
3- دقيقا بدانيد چه قدر از مسير شما براي رسيدن به هدفتان باقي مانده است. رسيدن به هر هدفي نيازمند بررسي دقيق مراحل پيشرفت است و اگر اين امر توسط افراد مورد اطمينان ديگر ميسر نيست خود فرد بايد به شخصه اين کار را انجام دهد. اگر از چگونگي انجام کارتان آگاهي نداشته باشيد قادر نخواهيد بود تا رفتار و استراتژيتان را با اوضاع موجود وفق دهيد. مراحل پيشرفت خودتان را به طور منظم بسته به نوع هدفتان به صورت هفتگي يا حتي روزانه چک کنيد.
4- خوشبين و واقعگرا باشيد. وقتي در حال تعيين هدفي براي خودتان هستيد همه عوامل دور و برتان به صورت خوشبينانهاي دلالت بر احتمال بالاي موفقيت شما دارند. باور داشتن تواناييهايتان براي موفقيت، به طور شگفتانگيزي به ايجاد و حفظ انگيزه شما براي ادامه کار کمک خواهد کرد. اما هر کاري هم که انجام ميدهيد سختيهاي مسيرتان را براي رسيدن به موفقيت دستکم نگيريد. بسياري از اهداف باارزش نيازمند صرف وقت، تلاش، طرحريزي و پشتکار بالا هستند. تحقيقات نشان داده اند فکر کردن به اين موضوع که هر چيزي بدون تلاش و به آساني به دست ميآيد، باعث خواهد شد تا شما آمادگي مقابله با مشکلات پيش رويتان در مسير رسيدن به اهدافتان را نداشته باشيد و به علاوه اين نوع طرز فکر احتمال شکست شما را افزايش خواهد داد.
5- به جاي خوب بودن روي بهتر شدن متمرکز شويد. همان قدر که اعتقاد داشتن به تواناييهاي خود براي رسيدن به هدفتان مهم است، باور داشتن به کسب تواناييهاي جديد نيز از اهميت بالايي برخوردار است. بسياري از ما اعتقاد داريم استعدادها، شخصيت و تواناييهاي فيزيکي ما ثابت هستند و هر کاري هم که انجام بدهيم پيشرفت نخواهيم کرد. از اين رو ما روي اهدافي متمرکز ميشويم تا بتوانيم خودمان را به اثبات برسانيم و هرگز دنبال کسب مهارتهاي جديد نيستيم.
خوشبختانه سالها تحقيق در اين زمينه بيانگر اين است که اعتقاد به ثابت بودن تواناييها اشتباه بوده و اين مطالعات دلالت بر انعطافپذيري همه انواع تواناييها دارد. پذيرفتن اين حقيقت که شما قابل تغيير هستيد به شما اجازه ميدهد تا انتخابهاي بهتري داشته و بتوانيد تمام استعدادهاي بالقوهتان را بالفعل کنيد. افرادي که هدفشان به جاي خوب ماندن، بهتر شدن است مشکلات موجود در مسير پيشرفتشان را با آغوش باز پذيرا بوده و در صدد رفع آنها بر ميآيند و مسير به همان اندازه مقصد براي آنها جذابيت دارد.
6- عزم راسخ داشته باشيد. عزم راسخ يعني با کمال ميل متعهد ماندن به اهداف بلند مدت و ايستادگي کردن در مقابله با مشکلات. مطالعات نشان ميدهند افرادي که عزم راسخي دارا هستند مدارج علمي بالاتري را در زندگيشان طي ميکنند. عزم راسخ نيرويي است که انسان را در مقابله با مشکلات بر سر راه رسيدن به موفقيت ياري ميرساند و باعث ميشود انسان در اين مسير انگيزه خود را از دست ندهد.
اگر در حال حاضر شما جزو افراد بااراده نيستيد، خبر خوش اين است اوضاع شما خيلي بهتر از کساني است که اصلا به وجود عزم راسخ و اراده قوي اعتقادي ندارند و باورشان اين است که افراد موفق داراي ويژگيهاي ذاتي خاصي هستند و دليل موفقيتشان هم همان ويژگي است. اما همه ما ميدانيم که اين باور کاملا اشتباه است. همان طور که قبلا هم اشاره کردم تلاش، برنامهريزي، پشتکار و استراتژيهاي خوب از جمله عواملي هستند که براي رسيدن به موفقيت لازم و ضروري هستند. پذيرفتن اين عوامل نه تنها باعث خواهد شد تا شما خود و اهدافتان را به طور دقيق بشناسيد، بلکه اثر اعجابانگيزي روي تقويت اراده شما نيز خواهد داشت.
7- عضله اراده خودتان را تقويت کنيد. عضله کنترل بر خود يا همان عضله اراده درست مانند بقيه عضلات بدن شما است؛ يعني وقتي کار زيادي از آن کشيده نشود به مرور ضعيف و ضعيفتر خواهد شد. اما زماني که نرمشهاي منظم به آن ميدهيد؛ يعني به درستي از آن کار ميکشيد باعث خواهيد شد تا عضلهتان قويتر شده و شما را در به موفقيت رسيدن به اهدافتان ياري برساند.
براي تقويت نيروي ارادهتان بايد خودتان را درگير چالشهايي بکنيد که شما را ملزم به انجام کارهايي ميکند که ترجيح ميدهيد آنها را انجام ندهيد. مثلا دور اسنکهاي چرب را خط بکشيد، روزانه 100 تا تمرين دراز و نشست انجام دهيد، هر وقت متوجه شديد که پشت خود را قوز کردهايد همان لحظه پشت خودتان را صاف کرده و درست بايستيد، سعي کنيد تا يک مهارت تازه بياموزيد. هر وقت متوجه شديد که ميخواهيد از ادامه کار دست بکشيد يا دوست نداريد ادامه دهيد يا خسته شدهايد با تمام قوا مقابله کنيد. فقط با يک فعاليت شروع کنيد و برنامهريزي کنيد اگر مانعي سر راهتان ايجاد شد براي مقابله با آن چکار بايد بکنيد («اگر ميل شديدي براي خوردن پفک يا چيپس داشتم به جاي آن يک تکه ميوه تازه يا سه تکه ميوه خشک خواهم خورد».) اين امر در ابتدا بسيار سخت خواهد بود، اما رفتهرفته آسانتر خواهد شد و نکته اصلي هم همين است. وقتي استقامت شما افزايش مييابد ميتوانيد خودتان را درگير چالشهاي بيشتري بکنيد و فعاليت عضله ارادهتان را افزايش دهيد.
8- جوگير نشويد. هرچقدر هم که ماهيچه اراده شما قويتر شده باشد بايد به خاطر داشته باشيد که تواناييهاي آن محدود است و اگر زياده از حد از آن کار بکشيد به طور موقت دچار افت انرژي خواهيد شد. سعي نکنيد تا دو کار چالشبرانگيز را در آن واحد انجام دهيد، البته اگر دست خودتان باشد (مانند ترک کردن سيگار و گرفتن رژيم لاغري به طور همزمان). سعي کنيد تا خودتان را از موقعيتهاي وسوسهانگيز دور نگه داريد بسياري از افراد به توانايي خود براي مقابله با تحريکات بيروني اعتماد زيادي دارند و بنابراين خود را در موقعيتهايي قرار ميدهند که شرايط وسوسه برانگيز به وفور در آن جا يافت ميشود. افراد موفق ميدانند که نبايد رسيدن به هدف را براي خودشان سختتر از آني که هست بکنند.
9- اهداف ايجابي داشته باشيد نه سلبي. آيا ميخواهيد با موفقيت وزن خود را کم کنيد، سيگار را ترک کنيد، يا روي اخلاق بدتان سرپوش بگذاريد؟ پس به جاي اينکه مرتب روي عادتهاي بدتان متمرکز شويد برنامهريزي کنيد که به جاي آنها چه کار خوبي ميخواهيد جايگزين کنيد. تحقيقات نشان ميدهد که سرکوب افکار نادرست باعث فعالتر شدن آنها در ذهن شما ميشود. همين امر در مورد رفتار نيز صادق است تلاش ما براي دور ماندن از رفتار بد به جاي ضعيف کردن آنها باعث تقويتشان ميشود.
اگر ميخواهيد رفتار خود را عوض کنيد از خودتان بپرسيد به جاي رفتار قبلي چکار خواهم کرد؟ به عنوان مثال اگر تلاش ميکنيد تا روي اعصاب خود مسلط بشويد و ديگر از اين به بعد از کوره در نرويد بايد يک برنامه جايگزين براي خودتان تعريف کنيد که اگر من در حال عصباني شدن هستم براي اينکه آرام بمانم سه تا نفس عميق خواهم کشيد. با استفاده از تنفس عميق به عنوان جايگزيني براي عصبانيت، رفتار بد شما به مرور ضعيفتر خواهد شد تا زماني که کاملا از بين برود.
من اميدوارم بعد از خواندن 9 کاري که افراد موفق به طرز متفاوتي انجام ميدهند، شما از همه کارهايي که از اول هم درست و صحيح انجام ميداديد آگاهي يافته باشيد مهمتر از آن اميدوارم توانسته باشم اشتباهاتي که شما را از مسيرتان خارج ميکرد را برايتان بشناسانم و بتوانيد از اين دانستهها از اين به بعد به عنوان نقاط قوت خودتان استفاده کنيد. به خاطر داشته باشيد براي اينکه فرد موفقتري باشيد لازم نيست که شخص متفاوتي بشويد. هرگز مهم نيست که چه کسي هستيد آنچه از اهميت بالايي برخوردار است کاري است که انجام ميدهيد.