سیاست و بازاریابی
زمين بازي اقتصاد مسطح شده است
چهارشنبه 18 ارديبهشت 1392 - 5:32:40 PM

"جهان مسطح است". گر چه چندين قرن از اثبات کروي بودن زمين توسط گاليله گذشته است ،نام کتاب جديد توماس ال.فريدمن روزنامه نگار آمريکايي رويترز اين است" جهان مسطح است". شنيده بود م که علم دائما در حال تغيير است و نبايد به هيچ يک از باور هايمان اعتماد کنيم و ممکن است همين فردا علم نظرجديدي را بپذيرد و نظر قبلي را رد کند،اما کروي بودن زمين را ديگر شاملش نمي دانستم. ولي از قرار معلوم بايد راجع به گرد بودن زمين هم شک کنيم.

قرن بيست و يکم ،عصر جهاني شدن است و به واسطه ي فن آوري هايي نظير اينترنت تحول عظيمي در ارتباطات اقتصادي و فرهنگي جهان بوجود آمده است. امروز ديگر هندي ها طرف قرارداد کمپاني هاي آمريکايي اند يا شرکت هاي حسابداري جاپني به کمک اينترنت اطلاعات خام مشتريان خود را براي شرکت هاي چيني به داليان فرستاده و اين شرکت هاي چيني عمليات هاي دست و پا گير حسابداري را انجام داده و نتيجه را براي شرکت جاپني مي فرستند ،اين سبک واگذاري فعاليت هاي يک شرکت به شرکت ديگر را "بيرون سپاري" مي گويند.

جالب آنکه به دليل اختلاف ميزان حقوق هر فرد امريکايي و جاپني با هندي يا چيني اين کار يک صرفه جويي مالي بزرگ براي کشورهايي که اينگونه فعاليت ها را به همتايان خارجي خود مي سپارند هم محسوب مي شود!

فکر کنم حالا بهتر بشود حرف ال.فريدمن را فهميد .جهان مسطح است،آري زمين بازي اقتصاد مسطح شده است،ديگر خيلي فرقي نمي کند در امريکا باشي،چين،جاپن يا حتي شهربنگلور در هندوستان. مشتريان و معاملات شما شامل افراد و قراردادهايي در هر گوشه ي دنيا مي شوند.

اين روزها ديگر خيلي شرکت ها کارهاي خود را به افرادي واگذار مي کنند که براي انجام کار روزانه ي خود لازم نيست حتي به شرکت هم بيايند ،بلکه از طريق اينترنت فعاليت روزانه ي خود را در منزل براي شرکت انجام مي دهند ،از رزرو کردن بليط هواپيما گرفته تا آموزش آنلاين زبان انگليسي به دانش آموزان،همه و همه توسط کارمنداني صورت مي گيرد که در منزل خود به فعاليت مي پردازند و حتي شايد در کشوري زندگي کنند که نه شرکتشان در آن قرار دارد و نه نه حتي مشريشان در آن سکونت دارد.براي اين دست فعاليت ها اسم هم گذاشته اند و آنرا"خانه سپاري" کار و فعاليتها يشان تعريف مي کنند.

در ايران هم ابتدا به مدد شرکت هايي که اينترنت دايال آپ ارائه مي دادند و اين روزها بيشتر با ارائه دهندگان اي دي اس ال و اي دي اس ال2 با شرکت هاي خدمات اينترنتي و نحوه ي ارائه ي خدماتشان آشنا شده ايم.چند سال پيش که اينترنت دايال آپ رواج بيشتري داشت،ما با خريد يک کارت اينترنتي و خراشيدن بر چسبي که روي رمز و شماره ي کاربري آن بود و با وارد کردن اين کدها در رايانه ي شخصي مان به شبکه ي جهاني اينترنت وصل مي شديم . اما نکته ي جالب ديگري که روي اين کارت ها قابل مشاهده بود ،شماره اي با عنوان "پشتيباني" بود که کنارش ساعاتي را براي تماس در صورت بروز مشکل در اتصال به اينترنت ثبت شده بود . در چند سالي که گذشت اين شرکت ها فعاليت هاي خود را در زمينه ي پشتيباني گسترش داده، و خدمات پشتيباني خود را 24 ساعته ارائه مي دهند.

شرکت هايي که اين روزها اي دي اس ال ارائه مي دهند هم کافي است با پرداخت الکترنيک و يا باعابر بانک مبلغي را به حسابشان واريز نماييد و به محض اطلاع از طريق تلفن يا صفحه ي اينترنتي شان و اعلام شناسه ي پرداختتان اي دي اس التان به اندازه ي مبلغي که واريز کرده ايد شارج مي شود .

نکته ي جالب در اين تجربه ي عصر "جهاني شدن" براي ما همين شبکه هاي پشتيباني بوده است . صاحبان اين شرکت ها که عموما در ابتدا با سرمايه ي اندکي شکل گرفته اند ،براي آنکه بتوانند مشتريان خود را 24 ساعته پشتيباني کنند با منتقل کردن شماره ي محل کار خود روي تلفن منزل در هر ساعت شبانه روز از مشکلات مشتريان خود در اتصال به اينترنت آگاه شده و در صورت نياز به شارج يا رفع عيب به کمک رايانه ي شخصي منزلشان کارهاي لازم را انجام داده و مي دهند ،يعني همانطور که شرکت هايي نظير "بلو جت" در امريکا ارائه بليط هواپيما و رزرو آن را با فرآيند "خانه سپاري" به کارمنداني که از طريق رايانه ي شخصي شان با شرکت در تماس اند واگذار کرده اند،اين شرکت هاي نوپاي ايراني هم با کمک همين عمليات"خانه سپاري" که محصول عصر جهاني سازي است ،ارائه خدمات و پشتيباني خود را تسهيل کرده و مي کنند.

يکي ديگر از تجربه هاي ملموس جمعي ما از جهاني شدن پديده ي "بيرون سپاري" و انتقال کارها به شرکت هاي خدماتي واسطه اي را بايد در تجربه ي فروشگاه هاي آنلاين اينترنتي جست و جو کنيم. صاحبان اين فروشگاه هاي آنلاين از طريق يک صفحه ي اينترنتي که توسط برنامه اي رايانه اي طرح ريزي شده،به معرفي محصولات خود که شامل تقريبا هر چيزي، از محصولات آرايشي بهداشتي و زيور آلات و عطر گرفته، تا آخرين برنامه هاي بروز شده ي کامپيوتري مي شود، مي کنند.

حدود 24000000 ايراني به شبکه ي جهاني اينترنت وارد مي شوند که همين ها هم بازار خوبي براي اين فروشگاه هاي اينترنتي بوجود آورده اند. مسئولين اين فروشگاه ها به راحتي مي توانند با نشستن پشت رايانه ي شخصي خود سفارش ها را چک کرده و صحت آنرا با تماس به شماره اي که خريدار ثبت کرده تائيد کنند .سپس صاحبان هر يک از اين فروشگاه ها پس از ثبت مشخصات هر يک از خريداران خود و چاپ جداگانه ي آدرس و مشخصات هر فرد روي برگه هاي مخصوص پستي و چسباندن اين برگه ها روي پاکت پست کافي است به کمک شرکت هاي خدماتي که طرف قرار داد اداره ي پست جمهوري اسلامي اند،به مامور پست اطلاع داده تا به درب خانه ي فروشنده بروند و محصولات سفارش داده شده را در بسته هاي پستي تحويل گرفته و از طريق پست به درب خانه ي خريداران در هر کجاي ايران ببرند. ماموران پست قبل از تحويل محصولات فروشگاه به خريداران مبلغي را که روي پاکت نوشته از خريدار گرفته (در صورتي که مبلغ را بصورت اينترنتي پرداخت نکرده باشد)و محصول را به خريدار تحويل مي دهند.سپس اداره ي پست مبلغ را به حساب شرکت طرف قرارداد پست و فروشگاه اينترنتي واريز مي کند و شرکت مذکور هم هر ماه مبلغي را که اداره ي پست به نام هر خريدار واريز کرده پس از کسر 3 تا 7 درصد کارمزد خودش به حساب صاحب فروشگاه اينترنتي واريز مي کند .جالب آنکه در طول تمام اين مدت فروشنده لازم نيست حضور داشته باشد.

شرکت هايي خدماتي که به ارايه خدمات به صاحبان اين فروشگاه اي اينترنتي مي پردازند ،درحقيقت به انجام فعايت هاي" بيرون سپاري" شده ي اين فروشگاه هاي اينترنتي مي پردازند.

بيرون سپاري اصطلاحي است که از سال 2000 ميلادي به بعد ،براي توضيح فعاليت هاي برخي شرکت هاي خدماتي در سراسر جهان بوجود آمد.

در واقع بعضي از شرکت ها از آنجا که نمي خواهند يا نمي توانند برخي فعاليت هاي خود را انجام دهند و يا حتي براي کاهش هزينه يا بالا بردن کارايي شرکت خود،برخي کارهاي وقت گير و پر هزينه شرکت را به شرکت هاي واسطه اي در هر کجاي دنيا مي سپارند .

در برخي بيمارستان هاي کوچک و متوسط آمريکا هم راديولوجيست ها ،سي تي اسکن ها را از طريق بيرون سپاري به پزشکان هندي و استراليايي مي سپارند .توجه به اين نکته که ميزان دستمزدي که پزشکان هندي دريافت مي کنند بطور قابل ملاحظه اي کمتر از پزشکان آمريکايي است تا حد زيادي توجيه کننده چرايي اين عمل است.به علاوه به علت تفاوت ساعات شبانه روز در آمريکا و هند و نيز به سبب کم شدن کارايي پزشکان آمريکايي در ساعات پاياني شب ،فر آيند بيرون سپاري مي تواند به بالا بردن کارايي بيمارستان در اين ساعات هم کمک کند.

برخي شرکت هاي حسابداري آمريکايي هم با سپردن برخي فعاليت هاي پيش پا افتاده و وقت گير خود به حسابداراني در آنسوي دنيا و در بنگلور هند ،در حقيقت با صرف هزينه ي بسيار کمتري بابت حقوق کارمندان هندي نسبت به هم تايان آمريکايي خود،در هزينه هاي خود صرفه جويي مي کنند،به علاوه شرکت هاي هندي اي هم که از طريق قبول اين "بيرون سپاري ها"به فعاليت مي پردازند ،با ورود ارز به کشورشان ،اقتصاد خود را پوياتر مي کنند.

شايد آنطور که توماس ال فريدمن مي گويد ،"جهان مسطح شده است" و ديگر خيلي فرقي نمي کند کجا زندگي مي کنيد . به مدد فن آوري هاي نوين ارتباطي افراد مي توانند هزينه هاي خود را کاهش داده ،کارايي خود را بالا برده و فعاليت کاري و علمي خود را در هرکجاي اين زمين مسطح خاکي به انجام رسانند.

امروز حتي غول هاي خبري جهان مثل رويترز هم تحليل هاي خود را به تحليل گران هندي در بنگلور مي سپارند. يعني بجاي آنکه هشتاد هزار دلار به يک تحليلگر امريکايي بدهند با پرداخت فقط پانزده هزار دلار به يک تحليلگر هندي همان کار را با صرفه جويي قابل ملاحظه اي به انجام مي رسانند. ديويد شلزينگر سردبير مديريت بين المللي رويترز در اين خصوص مي گويد"کار جايي انجام مي شود که قابليت انجام آن وجود دارد".

حتي در ايران خودمان هم بسياري از خبرگزاري ها و وب سايت هاي خبري و تحليلي و روزنامه ها رو به استفاده از خبرنگاران افتخاري و روزنامه نگاران حق التحريري آورده اند،که ضمن آنکه حضورشان به مدد انتقال خبرها يشان از طريق اينترنت در دفتر خبرگزاري يا روزنامه لازم نيست،اين رسانه ها نيازي هم ندارند مانند يک کارمند رسمي اين افراد را بيمه کرده و به آن ها حقوق مشخص ماهيانه پرداخت کنند.برخي از خبرنگاران افتخاري که عموما دانشجويان رشته ي ارتباطات روزنامه نگاري هستند، که صرفا براي کسب تجربه کار مي کنند و پولي دريافت نمي کنند و حق التحريري ها هم به اندازه ي کاري که انجام مي دهند دستمزد مي گيرند،به علاوه رسانه ها هم مجبور به پرداخت بيمه و ساير هزينه هاي جانبي براي اين افراد هم نيستند، و اين يعني کاهش هزينه هاي رسانه ها و به هر اندازه که هريک از اين رسانه ها از طريق اين "خانه سپاري" هزينه هاي خود را کاهش دهد ، ميتواند با بودجه ي حاصل از اين صرفه جويي به همان نسبت ،گستردگي فعاليت هايش را بيشتر کرده و مخاطبان بيشتري را جذب نموده در نتيجه با گرفتن تبليغات بيشتر و درآمد بيشتري که از اين تبليغ ها به دست مي آورد ، فعاليت هاي خود را توسعه دهد.

گرچه در نگاه اول به پديده ي جهاني شدن ممکن است اينطور به نظر برسد که اين پديده مي تواند تا حد زيادي به هر چه پوياتر شدن اقتصادهاي ضعيفتر کمک کند اما دو نکته نبايد از نظر شرکت ها و افراد ساکن کشورهايي که اقتصادي نوپا دارند ويا در حال توسعه اند پنهان بماند ونبايد فکر کنيم واقعا زمين بازي اقتصاد جهان آنقدرها هم که ال.فريدمن مي گويد مسطح شده است .

نکته ي اول آنکه اقتصادهاي قوي تر دنيا هم بيکار ننشسته اند و با گسترش توليد محصولات خود و فروش آن در کشورهايي که اقتصادي نوپا دارند سعي مي کنند که پولي را که به واسطه ي بيرون سپاري و خانه سپاري به اين کشورها داده اند و حتي شايد مبلغي چند برابر آنرا دوباره به اقتصاد کشور خود باز گردانند. گواه اين مسئله هم صادرات اقتصاد امريکا به هند است که از 1990 تا 2003 تقريبا دو برابر شده است . درست است که مردم در کشورهايي نظير هند از طريق انجام کار براي کمپاني هاي امريکايي پول قابل توجهي بدست مي آورند اما به واسطه ي کاپيتاليسم و سرمايه داري بازار آزاد و مصرف گرايي که محصول همين عصر جهاني است در واقع شايد مبلغي چند برابر واردات خود را تقديم شرکت هاي امريکايي نظيرمايکروسافت براي خريد برنامه هايي نظير ويندوز ويا ابر کمپاني هايي نظير کرير براي خريد سيستم هاي تهويه ي هوا کنند. محصولاتي که به خصوص در مورد خدمات نرم افزاري و رايانه اي در انحصار کشورهاي پيشرفته و بخصوص ايالات متحده است.

نکته دوم هم اين است که شرکت هاي کشور هاي پيشرفته عموما کارهايي را به شرکت هاي ديگر کشورها واگذار مي کنند که تا حد زيادي پيش پا افتاده و وقت گير هستند و در حقيقت با اين کار زمين اقتصاد کشور خود را براي انجام فعاليت هاي بزرگ تر اقتصادي و علمي هر چه هموارتر مي کنند، در حالي که کشورهاي در حال توسعه دارند خود را با کارهاي دست دوم امريکايي ها و ساير کشور هاي پيشرفته مشغول مي کنند ،کشورهاي پيشرفته با سرعت بيشتري به پيشرفت هاي علمي وانحصاري کردن فن آوري ها و توليداتشان مي پردازند و فرصتي مي يابند تا فاصله ي خود را با کشورهاي در حال توسعه هرچه بيشتر نمايند.از آنجا که نمي توان جلوي فرهنگ مصرف گرايي را که مرتب توسط غول هاي رسانه هاي کشورهاي پيشرفته تبليغ مي شود گرفت، تنها چاره ي کشورهايي که اقتصادي نوپا دارند براي پيروزي در اين معادله سخت کوشي در انجام کارهاي بيرون سپاري شده ي کشورهاي پيشرفته و در کنار آن تلاشي مضاعف براي پيشرفت علم و فن آوري کشورشان مي باشد.

شيا درن شهردار داليان چين در مصاحبه با خبرنگار رويترز صحنه ي اقتصاد جهاني را اينطور به تصوير مي کشد "امروز شما آمريکايي ها معمار اين ساختمان (اقتصاد آزاد و جهان) هستيد و کشورهاي در حال رشد به کار گل و بنايي آن مشعول اند اما اميد من اين است که ما خود روزي معمار اين بنا باشيم".آرزويي که گرچه بسيار دور و محال مي نمايد اما تنها چاره ي پيش روي کشورهاي در حال توسعه است.

http://www.PoliticalMarketing.ir/fa/News/177/زمين-بازي-اقتصاد-مسطح-شده-است
بستن   چاپ