سیاست و بازاریابی
واکاوي معضل بيکاري جوانان و مديريت اشتغال
چهارشنبه 18 ارديبهشت 1392 - 5:32:07 PM
شمار جوانان بيکار در سراسر جهان تقريبا معادل جمعيت ايالات متحده است. مارگارت تاچر در سال 1984 گفته بود: «جوان نبايد بيکار باشد. بيکاري براي جوانان بد است.» او حق داشت. يکي از بدترين کارهايي که جامعه مي تواند در مورد جوانان انجام دهد قرار دادن آنها در برزخ است. کساني که شغل خود را از روي ناچاري انتخاب مي کنند بيش از همه در معرض دريافت دستمزد اندک و خطر بيکاري در آينده قرار دارند؛ چراکه آنها فرصت کسب مهارت و اعتماد به نفس را در دوران شکل گيري خود از دست مي دهند. با وجود اين تعداد جوانان بيکار از هر زمان ديگري بيشتر شده است. آمار سازمان همکاري هاي اقتصادي و توسعه نشان مي دهد 26 ميليون جوان 15 تا 24 سال در کشورهاي توسعه يافته بيکار هستند. چه تحصيل و چه آموزش حرفه اي را عامل اين پديده بدانيم فرقي نمي کند. در هر صورت تعداد جوانان بيکار از سال 2007 معادل 30 درصد افزايش داشته است. سازمان بين المللي کار گزارش مي دهد که 75 ميليون جوان در سراسر جهان در جست وجوي کار هستند.

نظرسنجي بانک جهاني نشان مي دهد که 262 ميليون جوان در بازارهاي نوظهور از نظر اقتصادي غير فعال هستند. با توجه به اين اندازه گيري شمار جوانان بيکار تقريبا معادل جمعيت ايالات متحده (311 ميليون نفر) است. دو عامل در بروز اين پديده نقش اساسي دارند: اول، کندي درازمدت رشد اقتصادي در جهان غرب تقاضا براي نيروي کار را کاهش داده است. به کار نگرفتن نيروهاي جوان در اين کشورها از اخراج کارگران قديمي آسان تر است. دوم، در اقتصادهاي نوظهور رشد جمعيت در کشورهايي که بازار کار نامطلوب دارند مانند هند و مصر بسيار زياد است. نتيجه اين وضعيت تشکيل منحني بيکاري است که از جنوب اروپا تا شمال آفريقا و خاورميانه تا جنوب آسيا کشيده شده است. در اين منحني رکود اقتصادي جهان ثروتمند با جمعيت زياد جهان فقير تلاقي پيدا مي کند. عصبانيت جوانان بيکار در خاورميانه آنها را به خيابان ها کشانده است. در کشورهاي اسپانيا، ايتاليا و پرتغال که بيشترين ميزان بيکاري جوانان را دارند جرائم خشونت آميز در حال افزايش است.

آيا رشد به اشتغال منجر مي شود؟

آشکارترين راه مقابله با اين مشکل تحريک رشد است. اما در جهاني که گرفتار بدهي ها است اين حرف فقط به زبان ساده مي آيد و مي تواند پاسخي مقطعي باشد. در کشورهايي مانند مصر و اسپانيا که مشکل حادتري دارند بيکاري جوانان حتي در دوران رشد هم شديد بود. در دوران رکود هم شرکت ها مرتبا از اين شکايت داشتند که نمي توانند جواناني با مهارت مناسب پيدا کنند. اين وضعيت باعث مي شود دو راه حل ديگر اهميت پيدا کنند: اصلاح بازارهاي کار و بهبود وضعيت تحصيل. اين راه حل ها آشنا هستند، اما اين بار بايد جديت و قدرت بيشتري مورد توجه قرار گيرند. بيکاري جوانان اغلب در کشورهاي داراي بازار کار غير منعطف بيشتر است. صنايع متمرکز کارتل ها، ماليات زياد استخدام، مقررات سختگيرانه اخراج و حداقل دستمزد بالا عواملي هستند که جوانان را به گوشه خيابان مي کشاند. آفريقاي جنوبي يکي از بيشترين آمار بيکاري ها را در آفريقا دارد که علت اصلي آن اتحاديه هاي کارگري قدرتمند و مقررات سختگيرانه استخدام و اخراج است. در بسياري از کشورهايي که در منحني بيکاري جوانان قرار دارند حداقل دستمزد بالاست و ماليات هاي سنگين براي نيروي کار وضع مي شود. به عنوان مثال هند حدود 200 قانون درباره کار و حقوق دارد. بنابراين حذف مقررات از بازار کار براي مقابله با بيکاري جوانان ضروري است. اما اين کار به تنهايي کافي نيست. بريتانيا بازار کار منعطف دارد اما بيکاري جوانان در آن زياد است. در کشورهايي که وضعيت بهتري دارند کشورها نقش فعال تري در پيدا کردن کار براي متقاضيان دارند. آلمان که از نظر پايين بودن نرخ بيکاري در مقام دوم قرار دارد درصدي از دستمزد افرادي را که در درازمدت بيکار بوده اند در دو سال اول اشتغال آنها مي پردازد. کشورهاي اسکانديناوي برنامه هايي براي افراد دارند تا آنها را آموزش دهند و براي آنها اشتغال فراهم کنند. اما اين سياست ها براي کشورهاي جنوب اروپا که ميليون ها جوان بيکار دارند و کشورهاي نوظهور بسيار پرهزينه هستند. رويکرد کم هزينه تر آن است که در آن بخش هاي اقتصادي که نياز شديدي به نيروي کار دارند اصلاحاتي انجام شود. به عنوان مثال، مي توان فرآيند اخذ مجوز را براي مشاغل کوچک تسهيل کرد، پروژه هاي ساختماني را سريع تر تاييد کرد و به مغازه ها اجازه داد تا پاسي از شب باز باشند و فعاليت کنند.

عرضه بيش از حد فارغ التحصيلان

در ميان کشورهاي عضو سازمان همکاري هاي اقتصادي توسعه افرادي که با اولين فرصت کاري ترک تحصيل مي کنند دو برابر فارغ التحصيلان در معرض بيکاري قرار دارند. اما عاقلانه نيست دولت ها سياست افزايش فارغ التحصيلان دانشگاهي را ادامه دهند. در بريتانيا و ايالات متحده افراد زيادي با مدارک دانشگاهي هستند که پيدا کردن شغل را غير ممکن مي بينند. در شمال آفريقا احتمال بيکاري دارندگان مدارک دانشگاهي دو برابر ديگران است. تعداد سال هاي تحصيل مهم نيست، بلکه محتواي آموزش اهميت دارد. به اين معنا که بايد مطالعه علم و فناوري را گسترش داد و شکاف بين تحصيل و کار را از ميان برداشت. به عنوان مثال بايد تحصيلات حرفه اي و فني را تقويت کرد و رابطه نزديک تري بين دانشگاه ها و شرکت ها ايجاد کرد. نظام درازمدت آموزش حرفه اي و کارآموزي در آلمان دقيقا چنين نقشي ايفا مي کند. کشورهاي ديگر هم از اين قاعده پيروي مي کنند. مدارس مهارتي کره جنوبي و دانشکده هاي فني سنگاپور به اين منظور تاسيس شده اند و بريتانيا تلاش دارد با توسعه کارآموزي و بهبود تحصيلات فني در اين مسير گام بردارد. برداشتن شکاف بين تحصيل و کار نيازمند ديدگاه جديدي براي بخش تجاري است.

برخي شر کت ها مانند IBM، مک دونالد و رولز رويس برنامه هاي آموزش حرفه اي ارائه مي دهند، اما ترس از اينکه کارمندان توسط شرکت هاي ديگر شکار شوند اين شرکت ها را از سرمايه گذاري در نسل جوان منصرف مي کند. براي حل اين مشکل هم راه هايي هست: گروه هاي کارفرمايي مي توانند براي تدوين دوره هاي آموزشي با دانشگاه ها همکاري کنند.

فن آوري ها هم هزينه دوره هاي آموزشي را کاهش مي دهند. برنامه هاي کامپيوتري که شبيه بازي هستند مي توانند به کارآموزان کمک کنند و تجربه اي مجازي کسب کنند و دوره هاي آنلاين به جوانان کمک مي کنند آموزش حرفه اي ضمن خدمت را با آموزش هاي دانشگاهي ترکيب کنند. مشکل بيکاري جوانان در چند سال اخير بدتر شده است. اما هنوز جاي اميدواري باقي است. دولت ها قصد دارند نا هماهنگي بين تحصيل و بازار کار را رفع کنند. شرکت ها براي سرمايه گذاري در نسل جوان احساس مسووليت بيشتري دارند و فناوري تحصيل و آموزش را در اختيار همگان قرار مي دهد. جهان فرصتي واقعي پيش رو دارد تا انقلابي در تحصيل و آموزش ايجاد کند که قادر به مقابله با اين مشکلات باشد.

http://www.PoliticalMarketing.ir/fa/News/176/واکاوي-معضل-بيکاري-جوانان-و-مديريت-اشتغال
بستن   چاپ