سیاست و بازاریابی
تعطیلی مدارس در بلندمدت چه تأثیری بر کودکان می‌گذارد؟
سه شنبه 6 خرداد 1399 - 23:56:10
سیاست و بازاریابی - با نگاهی به بلاهای طبیعی، می‌توان به این نتیجه رسید که قرنطینه‌ی طولانی‌مدت بر سلامت روحی و روانی کودکان تأثیر می‌گذارد.

طوفان کاترینا در سال 2005 ساحل خلیج را از هم پاشید و به مرگ بیش از 1،800 نفر منجر شد. پس از طوفان، تقریبا 372 هزار کودک از مدارس خود آواره و بیش از 100 مدرسه‌ی دولتی تخریب شدند. مدارسی هم که سالم باقی مانده بودند، چند هفته تعطیل شدند. پس از نشست سیلاب، دانش‌آموزان به مدارس جدید فرستاده شدند؛ اما آثار فاجعه ادامه داشت. تا مدت‌ها پس از فاجعه، در برخی کودکان علائمی مثل اضطراب و افسردگی و استرس پس از شوک دیده می‌شد. پنج سال بعد، پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که بیش از یک‌سوم کودکان انتقالی از نظر آموزشی حداقل یک سال از هم‌کلاسی‌های خود عقب افتاده‌اند. طبق پژوهش‌ها، فجایعی مثل طوفان و زلزله و شیوع بیماری‌ها می‌توانند اثرهای شدیدی بر دستاوردهای تحصیلی و سلامت روحی کودکان بگذارند. لیزا گیبز، رئیس پروژه‌ی سلامت و بهداشت کودکان جک بروخوف در دانشگاه مل بورن، درباره‌ی این موضوع می‌گوید: «طبق یافته‌های ما، با اینکه ویژگی‌های مشخصی از فاجعه با یکدیگر مرتبط هستند، آثار روانی فاجعه بر انسان در تمام موارد وجود دارد.» گیبز با بررسی بازماندگان آتش‌سوزی استرالیا در سال 2009 معروف به «شنبه‌ی سیاه»، متوجه کاهش عملکرد تحصیلی کودکان در مناطق فاجعه شد. گیبز می‌گوید: وقتی حادثه‌ای با شوک‌ها یا تخریب پیوسته رخ می‌دهد، در بازه‌ی طولانی‌مدت یادگیری هم تحت‌تأثیر قرار خواهد گرفت. با اینکه ممکن است ظرفیت یادگیری کودکان دوباره به حالت عادی بازگردد، احتمال دارد درزمینه‌ی تحصیلی به موفقیت درخورتوجهی نرسند و این حوادث اثرهای طولانی‌مدتی بر مسیر تحصیلی آن‌ها بگذارد. یکی از مشکلات پژوهشگران در این زمینه، شناسایی میزان اتلاف یادگیری مرتبط با تعطیلی مدارس و معیارهای دیگری مثل شوک یا جابه‌جایی مکانی است. طبق مستندات، دانش‌آموزانی که مرتب از فرصت حضور در مدرسه محروم می‌شوند، در امتحان‌ها ضعیف‌تر عمل می‌کنند. مدت‌ها است سیاست‌گذاران دربا‌ره‌ی «لغزش تابستانی» صحبت کرده‌اند. لغزش تابستانی به میزان اتلاف در یادگیری گفته می‌شود که در تعطیلات طولانی‌مدت رخ می‌دهد؛ گرچه طبق یافته‌های جدید، تأثیر تعطیلات بر یادگیری اندک است. مقاله‌های مرتبط:
9 روش کاربردی برای حفظ سلامت ذهن در ایام قرنطینه نقش کودکان در انتشار ویروس کرونا چیست؟
یکی از مشکلات نبود داده‌های کافی درباره‌ی اختلال‌های طولانی‌مدت در مدارس است؛ اختلال‌هایی که معمولا پس از فاجعه رخ می‌دهند و در آن، اغلب کودکان معمولا چند هفته از یادگیری محروم می‌شوند. یکی از مثال‌های بارز در این زمینه، همه‌گیری ابولا در سال 2014 است که به تعطیلی هشت‌ماهه‌ی تقریبا پنج‌میلیون مدرسه در آفریقای‌غربی منجر شد؛ اما داده‌های اندکی درباره‌ی تأثیر این همه‌گیری بر کودکان وجود دارد. طبق پژوهشی در سال 2019، دانش‌آموزان آرژانتینی در دهه‌ی 1980 و 1990 به‌دلیل اعتصاب معلمان، 90 روز از تحصیل محروم شدند و نمرات آن‌ها به‌طور میانگین 2 تا 3 درصد افت کرد. سم سیمز ، پزوهشگر مؤسسه‌ی UCL می‌گوید: متأسفانه شواهد به‌دست‌آمده در پژوهش‌های تجربی، مشکلات دانش‌آموزان را تأیید می‌کنند. وقتی بچه‌ها به مدرسه نروند، حجم یادگیری‌شان هم کاهش پیدا می‌کند و هرچه این مدت طولانی شود، میزان آموخته‌هایشان هم کمتر خواهد شد.

سیاست و بازاریابی

صرف‌نظر از دشواری محاسبات برای بازگشایی مدارس، به‌نظر می‌رسد علائم کووید 19 در کودکان کاهش یافته است؛ اما هنوز شواهد قطعی درباره‌ی نقش مدارس در گسترش ویروس بین خانوارها وجود ندارد. هرگونه بازگشایی باید در جهت کاهش ریسک جامعه در مقیاس بزرگ و آموزش کودکان و اقتصاد باشد؛ زیرا ادامه‌ی تعطیلی مدارس مانع از بازگشت والدین به مشاغل خود می‌شود. حداقل قرنطینه دیدگاه‌ پژوهشگران درباره‌ی نقش مدارس را تغییر داد. مک‌اینرنی می‌گوید: بزرگ‌ترین پرسش محاسبه‌ی تأثیر کاهش یادگیری است. دقیقا پاسخ به این پرسش را نمی‌دانیم و ممکن است فعلا هم به آن پی نبریم؛ درنتیجه پرسش فلسفی دیگری مطرح می‌شود: مدارس چقدر می‌توانند در ازای یادگیری کودکان، بهره‌وری اقتصادی بزرگ‌سالان را تضمین کنند؟ اگر کاهش یادگیری تأثیر زیادی نگذارد و کودکان بتوانند از برخی جنبه‌های قرنطینه سود مثل توجه والدین سود ببرند، چه می‌توان گفت؟ مدارس تأثیر کم، اما مهمی بر نتایج کودکان می‌گذارند؛ اما اگر تعطیلی مدارس در بازه‌ی سه تا چهار ماهه تأثیر چندانی نگذارد، چطور؟ تأثیرات دنیاگیری کرونا هرچه باشد، در میان کل جامعه مشترک هستند؛ اما بدترین آثار بیماری به گروه معدودی محدود خواهند بود. برای مثال، در زمان نوشته‌شدن این مقاله حداقل 347 هزار نفر در سراسر جهان جان خود را از دست داده‌اند که تعداد زیادی از آن‌ها افراد مسن و بزرگ‌سال و حتی معلمان بوده‌اند. جوی اوسوفسکی ، روان‌پزشک و متخصص کودکان در مرکز علوم بهداشتی دانشگاه ایالتی لویزییانا، اعتقاد دارد: ازنظر کاهش عملکرد و افسردگی و میزان درک، تأثیر دنیاگیری روی کودکان متفاوت است. پس از طوفان کاترینا، شاهد مشکلات متعددی مثل گزارش‌های افسردگی و علائم اضطراب و علائم استرس پس از شوک بودیم؛ به‌ویژه در کودکان پیش‌دبستانی بی‌نظمی در رفتار و عادت‌ها رخ داد و آن‌ها نمی‌خواستند از والدین خود جدا شوند. پسرفت و ضعف در عملکرد یکی از نشانه‌های نبود سلامت روحی در کودکان است. گیبز می‌گوید: ممکن است در کودکان خردسال، رفتارهایی مثل شب‌ادراری یا مشکلات مشابه دیده شود. لکنت یا تأخیر در گفتار و خواب نامناسب از علائم دیگری هستند که مدیریتشان دشوار است. این رفتارها متنوع، اما در واکنش به موقعیتی غیرعادی و ناهنجار چنین رفتارهایی طبیعی است. بیشترین بار روی دوش کودکان بی‌سرپرست یا والدین آسیب‌پذیر مثل کارکنان بیمارستان یا خط مقدم مبارزه با ویروس قرار دارد؛ اما فاجعه‌ها می‌توانند آثار مخرب‌تری هم به‌دنبال داشته باشند. یکی از این آثار، بیکاری میلیون‌ها سرپرست خانوار است. گیبز معتقد است: «تغییر درآمد و تغییر اشتغال و از‌بین‌رفتن روابط تمام این‌‌ها پس از فاجعه یا حتی در آغاز فاجعه، روی سلامت روحی افراد تأثیر می‌گذارند». به‌نقل از پژوهشگران دانشگاه آکسفورد، دنیاگیری کرونا می‌تواند اضطراب میان کودکان را افزایش دهد. یکی از حوزه‌های پژوهش گیبز و همکاران او انعطاف کودکان است. او می‌گوید: انعطاف به‌معنی ظرفیت تطبیق با اختلال‌های عمده است؛ اما نباید آن را به‌صورت فردی ارزیابی کنیم؛ زیرا معناداری خود را از دست می‌دهد. ما همه رفتارهای مشخصی داریم که امکان تطبیق را برایمان فراهم می‌کند؛ اما این رفتارها به منابع موثق و پشتیبانی اجتماعی هم وابسته هستند. درنتیجه در بحث انعطاف کودکان، باید تلاش کنیم به این پرسش پاسخ دهیم: چگونه می‌توانیم محیطی برای رشد کودکان در شرایط سخت ایجاد کنیم؟ گیبز و پژوهشگران دیگر با بررسی فجایع قبلی شرایط مشخصی را شناسایی کردند که به‌نظر می‌رسید برای کمک به سازگاری کودکان مفید باشند. گیبز می‌گوید: «هدف اصلی ایجاد احساس امنیت، امید، آرامش و ارتباط است».

سیاست و بازاریابی

در دنیای پساقرنطینه، جامعه باید به کودکان برای تطبیق با هنجارهای جدید کمک کند. برای مثال، دولت ژاپن پس از فاجعه‌ی هسته‌ای فوکوشیما، دیدگاه کودکان به تشعشعات را تغییر داد یا کودکان استرالیایی از سنین کم درباره‌ی آتش‌سوزی‌ها یاد می‌گیرند. یکی از روش‌های مدیریت اضطراب کودکان در مدارس، آگاهی به آن‌ها به شیوه‌ی مناسب درباره‌ی خطر شیوع ویروس و تشویق آن‌ها به شستن دست‌ها و فاصله‌گذاری فیزیک است. همچنین طبق شواهد دیگر، می‌توان کاهش یادگیری را با استفاده از روش‌های سفارشی یادگیری تا اندازه‌ای تعدیل کرد. طبق پژوهش جان هاتی ، پس از زلزله‌های نیوزلند در سال 2011، نتایج امتحان‌ها با استفاده از روش‌های سفارشی یادگیری تا اندازه‌ای بهبود یافتند؛ زیرا معلم‌ها بیشتر بر مباحث دشوار برای دانش‌آموزان متمرکز بودند. گیبز در توصیه‌ی برنامه‌ریزی پس از فاجعه، بر برنامه‌ای پنج‌ساله تأکید می‌کند؛ اما در‌صورتی‌که جهان به‌علت ویروس کرونا وارد دوره‌ی رکود دیگری شود، برای این ویروس بازه‌ی احیا طولانی‌تر خواهد بود. به‌گفته‌ی گیبز، با وجود درس‌های تلخ این فاجعه، اغلب کودکان پس از فاجعه روحیه‌ی خود را به‌دست می‌آورند و به زندگی عادی و شاد خود ادامه خواهند داد. گیبز می‌افزاید: چنین حوادثی معمولا همه‌چیز را تغییر می‌دهند. برخی افراد می‌توانند به زندگی عادی خود بازگردند؛ اما برخی دیگر نمی‌توانند این کار را انجام دهند و باید روش تفکر خود را تغییر دهند. فکر می‌کنم همه پس از دنیاگیری کرونا تفکر خود را تغییر خواهیم داد. برخی چیزها به حالت عادی بازمی‌گردند و برخی دیگر برای همیشه تغییر می‌کنند. برخی از تغییرات ناراحت‌کننده و برخی دیگر مثبت هستند. بدین‌ترتیب، این سفر مانند کشف راه‌هایی جدید برای انجام کارها است.

http://www.PoliticalMarketing.ir/fa/News/129365/تعطیلی-مدارس-در-بلندمدت-چه-تأثیری-بر-کودکان-می‌گذارد؟
بستن   چاپ