بزرگنمايي:

بازاريابي سياسي - بررسي مزايا و دلايل تمرکز شرکت‌ها بر روي تبليغ برند اصلي
امروزه بسياري از شرکت‌ها، در انتخاب استراتژي‌هاي بازاريابي و تبليغات، تمرکز خود را بر روي استراتژي تبليغ برند اصلي شرکت قرار داده اند. در اين استراتژي، يک شرکت به جاي هزينه بر روي تبليغات محصولاتش به صورت جداگانه، همه توان و منابع انساني و مالي خود را يک پارچه و متحد کرده تا از طريق تبليغات گسترده، برند خود را به مردم معرفي کرده و آن را ميان مردم جا بيندازد.
با تغييراتي که اين روزها در دنياي بازاريابي و تبليغات اتفاق افتاده است، برندها توجه بيش‌تري بر روي اين استراتژي دارند که مهم‌ترين مزاياي آن عبارتست از:
1)‌ تاثيرگذاري موثر و کارآمد
ارتقا و بهبود يک برند به کمک يک کمپين خاص، طبيعتا تبليغات و بازاريابي را تاثيرگذارتر مي‌کند. اما در دنياي پيچيده امروز و با گسترش شبکه‌هاي اجتماعي و وسايل ارتباط جمعي، مزاياي اين روش بيش از پيش مشخص و آشکار شده است. علي رغم افزايش روزافزون کانال‌هاي ارتباطي‌ که يک برند مي‌تواند از طريق آن با مشتري در ارتباط باشد، يک بازارياب موفق هنوز مي‌تواند از طريق يک کانال ارتباطي  و به وسيله تبليغ از طريق برند‌ها و محصولات مختلف، بيش‌ترين تاثيرگذاري را بر روي مشتري داشته باشد.
2) حفظ و پرورش مشتريان وفادار
از طريق استراتژي تبليغ براي برند اصلي شرکت، شرکت مي‌تواند مشتريان وفادارتري تربيت کرده و روابط بلند مدتي با مشتريان خود داشته باشد. با پرورش و ايجاد روابط مستحکم با مشتري، شرکت‌ها مي‌توانند نيازها و سلايق مشتريان خود را در موقعيت‌هاي زماني و مکاني مختلف و بر اساس تجاربي که کسب کرده‌اند، تشخيص داده و براي کسب رضايت آنان تلاش کنند. هنگامي که يک شرکت بر روي تبليغ برند اصلي خود تمرکز مي‌کند، اين توانايي را خواهد داشت که در هر موقعيت بهترين پيشنهاد را براي مشتريان خود داشته باشد. اين مساله در مورد برندهاي نوپا که مي‌خواهند مخاطبان هدف خود را مشخص کنند، بيش از سايرين حايز اهميت است. براي مثال، امروزه شرکت کوکا به جاي آن که گزينه “نوشيدني با کالري پايين” را در اختيار مشتري قرار دهد، سه نوع نوشيدني توليد کرده و آن را به مشتريان عرضه مي‌دارد: Coke Diet ( مختص زنان)، Coke Zero (مختص زنان) و Coke Life (براي مشترياني که به دتيال محصول عادي هستند).
3) افزايش انعطاف پذيري، از ديگر مزاياي تبليغ برند اصلي شرکت
از آن‌جايي که بسياري از شرکت‌ها امروزه با حاشيه اطمينان کم‌تري در حوزه بودجه مشغول به فعاليت هستند، به اتعطاف پذيري بيش‌تري براي مديريت بهينه هزينه‌ها و سرمايه اوليه نياز دارند. تبليغ برند اصلي به شرکت اجازه مي‌دهد بتواند نمونه کارهاي خود را مديريت کرده و تبليغات خود را بهبود بخشد. زماني که فاکتورهايي از قبيل هزينه، عرضه و تقاضا و ديگر فاکتورها، اهميت استراتژيک يک محصول را تغيير دهد، شرکت به راحتي مي‌تواند با پذيرش ريسک کمتر در زمينه از دست دادن مشتريان خود يا بازار فروش محصولاتش، آن محصول را حذف کرده، تغيير داده، ارتقا بخشيده يا آن را با ديگر محصولات برند خود ترکيب کند. در اين حالت، شرکت هم‌چنين قادر است محصولات خود را براي تبليغات راحت‌تر و سريع‌تر اولويت بندي کرده و هر زمان که نياز باشد، اين اولويت‌ها را تغيير دهد تا بتواند در دنياي رقابت پيروز شود.
4) منصفانه ديده شدن برند
شرکت‌ها همواره به دنبال راه‌هايي هستند تابتوانند از طريق توليد محصولات و برندهاي جديد به رشد برسند؛ با اين حال با توجه به کاهش اعتماد و وفاداري مشتريان به محصولات و برندها، به نظر مي‌رسد شرکت‌ها بايد ابتدا  به هر گونه ابهام و سوالي که ممکن است در ذهن مشتريان باشد، پاسخ دهند. هنگامي که شرکت‌ها استراتژي تبليغ برند اصلي شرکت را اتخاذ کرده و سپس سعي کنند با معرفي همان برند، اعتماد مشتريان را جلب کنند، معمولا موفق‌تر خواهند بود. به عبارت ديگر، معرفي محصولات جديد در قالب يک زيرمجموعه از برندهايي که قبلا وجود داشته است، نسبت به حالتي که يک محصول جديد بخواهد در قالب يک برند جديد معرفي شود، احتمال موفقيت بيش‌تري در جلب توجه مشتريان دارد.
5) برنده شدن در بازار رقابت
از بين کانال‌هاي ارتباطي مختلف، گزينه‌هاي سرمايه گذاري و مديريت هزينه جديد و هم چنين تغيير مداوم سليقه مشتريان، امروزه بيش از هر زمان ديگري براي استارت آپ‌ها و کسب و کارهاي کوچک اين امر ميسر و ممکن است که بتوانند برندهاي جذاب ساخته و از اين طريق وارد دنياي رقابت تجاري شوند. تبليغ بر روي برند اصلي، اين امکان را براي يک شرکت فراهم مي‌کند تا با متحد کردن تمام نيروي کاري و سرمايه خود، بازار فروش يک محصول را در دست گيرد.
علي رغم تمام موارد بيان شده، استراتژي تبليغ برند اصلي ريسک‌ها و محدوديت‌هاي خاص خود را دارد. در واقع، لينک شدن برندهاي متعدد با يکديگر مي‌توانند برند را از خطراتي که ممکن است يک برند به تنهايي با آن مواجه شود مانند از دست دادن مخاطبان و مشتريان، مصون نگه دارد. علاوه بر اين، استراتژي تبليغ برند اصلي، سلايق مخاطبان را در هنگام صحبت کردن با آن‌ها، اولويت بندي نمي‌کند، در حالي که اين روزها شناخت سلايق و علايق مخاطبان هدف در بسياري از استراتژي‌هاي بازاريابي حرف اول را مي‌زند. هر چقدر پيام يک برند جهاني‌تر باشد و تمرکز بر روي تبليغ برند اصلي باشد نه ويژگي‌هاي منحصر به فرد محصولات، براي شرکت سخت‌تر است که مشتريان خود را به صورت گروه‌هايي با ويژگي‌هاي مشترک بشناسد و بخواهد با آن‌ها به صورت شخصي ارتباط برقرار کند.

منبع: Hbr
 تبليغ برند اصلي